به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست ادبی و شب شعر «تا انقلاب مهدی (عج)» با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب کشورهای حوزه ایران فرهنگی با اجرای سید مسعود علوی تبار به میزبانی گروه بینالمللی هندیران شب گذشته، 19 بهمنماه برگزار شد.
سید محمدرضا سلسکوت، شاعر پارسیزبان و استاد دانشگاه کشمیر هند، در ابتدای این نشست در رابطه با تأثیرات انقلاب اسلامی در هند به ویژه در شمالیترین نقطه آن یعنی منطقه کارگل به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: هند، سرزمین پهناور و متنوعی است که از زبانها و فرهنگهای گوناگونی تشکیل شده است. هر گوشه این کشور داستانهای خاص خود را دارد و تاریخ و فرهنگ آن منطقه را روایت میکند. یکی از این مناطق، کارگل در لداخ است که در شمال هند واقع شده و روایتهای جالبی از ارتباطش با انقلاب اسلامی ایران دارد. کارگل، تأثیر عمیقی از انقلاب اسلامی ایران پذیرفته است. این منطقه، که از نظر فرهنگی و تاریخی ارتباط نزدیکی با زبان و تمدن فارسی دارد، در سالهای قبل و بعد از انقلاب اسلامی دستخوش تغییرات مهمی شد.
استاد زبان و ادبیات دانشگاه کشمیر با بیان اینکه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، طلاب دینی از کارگل برای تحصیل علوم اسلامی به نجف اشرف سفر میکردند، ادامه داد: این طلاب، که به "طلاب تبتی" نیز معروف بودند، محضر امام خمینی (ره) را درک کردند. این ارتباط مستقیم، باعث شد که اندیشههای امام(ره) در میان مردم کارگل نفوذ یابد. در آن دوران، از لحاظ علمی، یکی از شخصیتهای برجسته جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای شیخ رحمتالله غروی، اولین رئیس و یکی از بنیانگذاران حوزهی علمیه اثنا عشریه در کارگل بود. او بعد از نماز، برای پیروزی انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) به صورت دستهجمعی دعا میکرد؛ یعنی مردم کارگل از همان ابتدای انقلاب، نگران امام و انقلاب اسلامی بودند و همواره در نمازها و دعاهای خود، برای موفقیت امام و انقلاب دعا میکردند و حتی کمکهای مالی در دوران جنگ از کارگل به ایران ارسال شده است. پس از پیروزی انقلاب، مردم کارگل این تحول بزرگ را جشن گرفتند و این شور و اشتیاق تا امروز نیز ادامه دارد. مردم هر سال دهه فجر را گرامی میدارند و شب 10 فوریه را با روشن کردن آتش بر پشتبامها با شعار الله اکبر جشن میگیرند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود در رابطه با زبان و ادبیات بلتی پس از انقلاب گفت: اگرچه زبان فارسی در این منطقه ریشهای قدیمی دارد و تأثیر آن بر زبان محلی مشهود است، شاعران بلتی در ابتدا به سبک و روش زبان فارسی شعر سرودهاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تأثیر افکار انقلاب در ادبیات بلتی-پورکی نیز نمایان شد؛ بهگونهای که موضوعات انقلابی در اشعار و متون این زبان انعکاس پیدا کردند.
سید محمد رضا سلسکوت در مورد شخصیتهای تأثیرگذار در ترویج افکار انقلاب اسلامی در کارگل تصریح کرد: انقلاب اسلامی در کارگل هند به ظهور رهبران دینی، فرهنگی و سیاسی بسیاری انجامید. برخی از این شخصیتها نقش کلیدی در گسترش اندیشههای امام خمینی (ره) در کارگل و لیه داشتند. یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در کارگل که از امام خمینی(ره) تأثیر عمیقی گرفته بود، حجتالاسلام سید حیدر رضوی، عالم برجسته در یکی از نقاط مهم کارگل بود. او نقش مهمی در شناساندن امام خمینی(ره) در آن منطقه داشت، شخصیتی کاریزماتیک بود که در آن زمان، بیشترین هواداران را در منطقه سورو-کارگل داشت؛ بهطوری که در سیاست نیز از ایشان حساب میبردند و پیروی میکردند.
وی با بیان اینکه شخصیت دیگری که نقش بسزایی در حوزهی فرهنگی و علمی کارگل داشت، شیخ محمد علی برسو بود، ادامه داد: همچنین در لیه، لداخ میتوان از حجتالاسلام سید محمد رضوی نام برد. نقش ترویج افکار انقلاب توسط ایشان نه تنها در لداخ بلکه در کشمیر نیز غیر قابل انکار است. همچنین بسیاری از کارهای علمی و فرهنگی توسط ایشان به یادگار مانده است. ایشان زمانی که امام(ره) در نجف بودند، یکی از آثار بنیانگذار انقلاب اسلامی را با عنوان «امر بالمعروف و نهی از منکر» را به صورت کتاب به زبان اردو ترجمه کرده بودند.
این شاعر پارسی زبان هندی در انتها از تأسیس مراکز علمی و فرهنگی در کارگل صحبت کرد و گفت: یکی از مهمترین تأثیرات انقلاب اسلامی در کارگل، تأسیس مدارس (شهید) مرتضی مطهری بود. در آن زمان، نخستین شعبه این مدارس با هماهنگی مدرسه اثنا عشریه و تحت نظارت و هدایت شیخ ذاکری تأسیس شد. ایشان از ابتدا تا پایان عمر، مسئولیت اداره و راهبری این مجموعه را بر عهده داشته و نقشی اساسی در توسعه و پیشرفت آن ایفا کردند که امروزه این مدارس، به رهبری ایشان به 14 شعبه گسترش یافته است.
در این نشست ادبی که با بداههنویسی خوشنویسانی چون مسعود ربانی و محسن شعبانی همراه بود شاعرانی چون علی رضا قزوه، امیر عاملی، رسول شریفی، سید مسعود علویتبار، ناصر دوستی، احمد رفیعی وردنجانی، محمد علی یوسفی، سید مهدی بنی هاشمی، نغمه مستشار نظامی، میترا ملک محمدی، نجمه پور ملکی، فرزانه قربانی، سیده کبری حسینی بلخی، سارا رمضانی، فاطمه آزادی منش، نگین نقیبی، سمیه کشاورز، و صبا فیروزی حضور داشتند.
بخش دیگر این نشست به شعرخوانی شاعران اختصاص داشت. برخی از اشعار ارائه شده در این نشست را میتوانید در ادامه بخوانید:
رسول شریفی
تمام پنجرهها باز میشود فردا
شکوه رویش پرواز میشود فردا
درخت عاطفه یکریز غنچه خواهد کرد
بهار معجزه آغاز میشود فردا
هزار ساقه خشکیده سبز میگردد
درون باغچه اعجاز میشود فردا
صدای چلچله در آشیانه میروید
و سیره قافیه پرداز میشود فردا
نگاه رهگذاران را ترانه میریزند
سکوت جاده پر آواز میشود فردا
ز زخم و دشنه مکرر غزل نمیگویند
سخن به شیوه اعجاز میشود فردا
برای سبز نبودن بهانه دیگر نیست
تمام پنجرهها باز میشود فردا
***
ناصر دوستی
ملّتی در امتداد یک خیابان ایستاد
در مصاف غم هزاران مرد میدان ایستاد
میشود با دست خالی هم به جنگ خصم رفت
میشود با عشق رو در روی طوفان ایستاد
پنجره در پنجره گُلدان خزان را خوار کرد
باغ رو در روی رگبار زمستان ایستاد
تیر بود و تیر بود و تیر بود و تیر بود...
سینههای بی سپر در تیرباران ایستاد
پیشوا در پیش روی پهلوی سرخم نکرد
مثل کوهی روبروی قوم شیطان ایستاد
دست و پایش گُم شد و خود را ستم از پیش باخت
پیش روی خیل جمعیّت پریشان ایستاد
قوم شیطان از نفس افتاد اما این وطن
پای خود از دولت خون شهیدان ایستاد
این شهامت را طبس از نیمه خرداد داشت
پیش روی قدرت دنیا بیابان ایستاد
دل به دریای جنون زد از سر و از جان گذشت
در مصاف ظالمان شیری ز کرمان ایستاد
تا خدایش رفت بالا پرچم این انقلاب
در فراز قلّهها در اوج ایران ایستاد
***
عمادالدین ربانی
عالم همه پر ز داستان ما شد
مجذوب جهان عاشقان ما شد
آری دهه فجر در این یخبندان
ده روز بهار میهمان ما شد
***
فرزانه قربانی
دنیا پر از تاریکی و ظلمه
خورشید پشت ابر ما برگرد
تا پای جون موندیم باهات اما
لبریزِ بی تو صبر ما برگرد
تو سینه با تو عهد میبندیم
هرگز ما رو تنها نمیزاری
ما جان فداتیم مثل حاج قاسم
تو مردای میدونو دوس داری
یار خراسانی امید ماست
تا اون روزی که تو بیای از راه
ما پاسداری میکنیم عمری
از آرمان پاک روح الله
تو اون بهار سبز دنیایی
یک دشت گل پرپر میدیم واست
مثل شهیدا پای کاریم ما
مانند میرزا سر میدیم واست
***
علیرضا حکمتی
از پشت حوصله آمد، از سمت باغ صنوبر
با یک تبسم شیرین، با یک صدای معطر
آمد که بر دل دریا، امواج تازه نشاند
آمد که موج بسازد، از رودهای شناور
در انتظار تو بودیم ما با همین دل خسته
چشم انتظار تو بودیم؛ هر چند خسته، مکدر
دور از صدای تو بودیم، اما برای تو بودیم
ما دلشکسته و غمگین، ما دلشکسته و پرپر
اما رسیدی و لبخند در چشم باغ درخشید
پرواز و شوق پریدن، گردید با تو میسر
امروز شانه این باغ از یمن نام تو گردید
هر روز سخت و تنومند، هر روز سخت و تناور...
***
احمد رفیعی وردنجانی
با شوقِ دیدارِ وطن، هر صبحِ روشن زندهام
همواره با دیدارِ شورانگیزِ میهن زندهام
سر میزند تا از افق هر صبح مهرِ خاوران
با دستِ رویِ قلب در هر کوی و برزن زندهام
با دیدنِ این پرچمِ خوشرنگ قلبم میتپد
با میهنم را در مسیرِ قله دیدن زندهام
من زندهام ایرانِ من با دیدنِ لبخندِ تو
تو زندهای ایرانِ جان با دیدنت من زندهام
دشمن فراوان میزند با قصد کشتن تیرمان
اما قوی، تا کور گردد چشمِ دشمن، زندهام
من شاعرم مثلِ تمامِ مردمانِ میهنم
با نغمه این تن ت تن/تن تن/ت تن/ تن زندهام
جمهوریِ اسلامیِ ایرانِ من،ای جان من
با جشنِ آزادی تو بهمن به بهمن زندهام
انتهای پیام/