به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده تهران نوشت:
گزارش CNN از تمایل عربستان برای میانجیگری میان ایران و آمریکا، تحلیلها و گمانهزنیهای مختلفی از امکان و احتمال چنین رویدادی را به میان آورده است. این موضوع بویژه با میانجیگری ریاض میان آمریکا و روسیه بر سر اوکراین و همچنین نشست مشترک رهبران عرب درباره جنگ غزه که روز جمعه ۲۱ فوریه در عربستان برگزار شد، میتواند روند میانجیگری پادشاهی سعودی را به تنش ایران و آمریکا هم مرتبط سازد.
این شبکه آمریکایی ۱۴ فوریه در گزارشی با اشاره به تمایل عربستان برای میانجیگری میان ایران و آمریکا نوشت: ریاض منافع و نگرانیهای همزمانی برای پرداختن به این مسئله دارد. پادشاهی سعودی نگران است پس از تضعیف متحدان منطقهای ایران که برای مدتها به عنوان عامل بازدارنده تلقی میشدند، تهران در راه دستیابی به تسلیحات هستهای گام بردارد. عربستان امیدوار است بتواند از روابط نزدیک خود با دونالد ترامپ برای ایجاد پل دیپلماتیک میان ایران و آمریکا استفاده کند.
البته در گزارش سیانان مشخص نشده است که آیا عربستان سعودی در این زمینه پیشنهاد رسمی ارائه کرده است یا خیر، اما اقدامات ریاض در راستای تقویت روابط با ایران را میتوان تضمینی برای گذاشتن یک صندلی جدید بر سر میز مذاکره دید.
اما آنچه می تواند این میانجیگری را عملی سازد، میزبانی عربستان از دو طرح صلح بزرگ در سطح منطقهای و جهانی یعنی صلح غزه با حضور رهبران عرب و بویژه صلح اوکراین میان روسای جمهور آمریکا و روسیه در ریاض است. موفقیت این میانجیگری شانس عربستان بهعنوان بازیگر اقتصادی بهتازگی بیطرف در منازعه ایران و آمریکا را افزایش میدهد.
عربستان در سیاست خارجی جدید خود به دنبال تنوع بخشیدن به متحدان در سطح منطقهای و بینالمللی است و برای دستیابی به آن انعطاف پذیری و عملگرایی را در زمانهایی که لازم باشد به کار خواهد گرفت. همچنین نگرانیهای ریاض از افزایش سطح تهدیدات در منازعه ایران و آمریکا می تواند یکی از انگیزههای جدی ریاض برای میانجیگری در این کشمکش بزرگ باشد.
از این زاویه می توان احتمال میانجیگری عربستان را حول دو محور اصلی تبیین کرد:
ادراک تهدید از منازعه ایران و آمریکا
پروژه اقتصادی عربستان تحت عنوان چشم انداز ۲۰۳۰ را باید نقشه راه سیاست خارجی ریاض در برهم کنش منطقه ای مورد ارزیابی قرار داد. این تغییر اولویت باعث تغییر چشم انداز خاورمیانهای پادشاهی شده و در نتیجه نسبت معناداری با مقوله امنیت و ثبات در غرب آسیا دارد. تصاعد تنش میان ایران و آمریکا و از کنترل خارج شدن آن به شکل سناریوی حمله به تاسیسات هستهای ایران و متقابلا پاسخ ایران میتواند فضای پر از عدم قطعیتی را متوجه منطقه و در راس آنها عربستان و شورای همکاری خلیج فارس کند. این مسئله بخصوص با توجه به سطح پیشرفته برنامه هستهای ایران و در چشم انداز قرار نداشتن مذاکرات و توافق میان تهران و واشنگتن، میتواند انگیزههای ریاض برای میانجیگری را تشدید کند. بویژه که اعلام تمایل به میانجیگری میان ترامپ و ایران راهی است تا سعودی به طور ضمنی نشان دهد همراه سیاست فشار حداکثری علیه تهران نیست.
جایگاهیابی در صلح سازی
دومین انگیزه ریاض از احتمال میانجیگری میان ایران و آمریکا به مقوله صلحسازی و جایگاهیابی در فرآیندهای دیپلماسی منطقه ای مرتبط است. فراتر رفتن از محدودیتهای سنتی قدرت میتواند از مسیر چانه زنی در شکافها و کشمکشهای بینالمللی میسر شود و برای یک کشور اعتبار و پرستیژ بینالمللی به همراه آورد. تصویری که کشورها تلاش میکنند با ایجاد مدل های نرمافزاری؛ ضمن بهبود تصویر جهانی از خود، زمینه ارتقای سایز قدرت در مقوله قدرت نرم را فراهم آورند.
در این روند، میانجیگری در قبال بحرانهای منطقه ای با اثرات فرامنطقه ای و بینالمللی همانند سودان، اوکراین، غزه و ایران میتواند به جایابی و جایگاهیابی ریاض در مقوله صلحسازی کمک کند و عربستان را به کانون دیپلماسی منطقهای تبدیل کند. این فرمول همچنین میتواند نقش سنتی عمان و نقش در حال تقویت قطر را نیز تحت شعاع قرار دهد و به حفظ برتری هژمونیک عربستان بر شبه جزیره عربی هم کمک کند. مولفهای که ریاض سالها تلاش میکرد از طریق اعمال زور و ایفای نقش برادر بزرگتر آن را به پیش ببرد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.