کارشناسان تاکید میکنند که رفتارها و واکنش سردمداران کشورهای غربی نسبت به اقدامهای ضد اسلامی، استانداردهای دوگانه این کشورها را درباره آزادی بیان نمایان میکند.
جهان در سالهای اخیر شاهد موج فزایندهای از تنشها پیرامون اهناتها به ادیان و آزادی بیان بوده است. یکی از تازهترین موارد درباره این موضوع، پرونده سلوان مومیکا، پناهجوی عراقی در سوئد است که در اماکن عمومی به قرآن کریم اهانت کرده بود.
مومیکا بهتازگی درپی تیراندازی کشته شد. اقدامهای موهن او طی سالهای گذشته خشم بینالمللی را برانگیخته بود.
با این حال، این اقدامهای موهن نسبت به ادیان، بهویژه اسلام، نشانه یک موضوع مهمتر است؛ استانداردهای دوگانه در گفتمان غربی درباره آزادی بیان.
جوامع غربی بهطور معمول از اهانت به باورهای دینی (بهویژه اعتقادهای مسلمانان) دفاع میکنند، اما زمانی که ارزشهای خودشان به چالش کشیده میشوند، واکنش کاملا متفاوتی از خود نشان میدهند.
پایگاه بلیتز گزارش کرد: این دورویی نه تنها به خشم میافزاید، بلکه جهان را بهسمت درگیریها و ناآرامیهای غیرضروری سوق میدهد.
این پایگاه نوشت: تغییر جمعیتی جمعیت مسلمان یک عامل کلیدی در درک اهمیت این مناقشهها است. مسلمانان در ۳۰ سال آینده با پیشی گرفتن از مسیحیان به بزرگترین گروه مذهبی جهان تبدیل خواهند شد؛ حتی در آمریکا، که مسیحیت در آن غالب بوده، جمعیت مسلمانان بهسرعت در حال افزایش است. این موضوع در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا مشهود بود، جایی که رایدهندگان مسلمان و عربتبار نقش تعیینکنندهای در شکل دادن به نتیجه داشتند.
بهگفته ساموئل پیهانتینگتون، کارشناس علوم سیاسی آمریکایی، مسلمانان تا سال ۲۰۵۰ بزرگترین جمعیت مذهبی جهان را تشکیل خواهند داد.
پیهانتینگتون در کتاب خود به نام «برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی» توضیح میدهد که چرا اسلام بهعنوان یک دین احتمالا در میان کشورهای غربی محبوبیت پیدا میکند. با توجه به این روند، انتخاب یک فرد مسلمان بهعنوان رئیسجمهور آمریکا ممکن است دور از دسترس نباشد.
نمونه بارز استانداردهای دوگانه غربی، نحوه واکنش به اهانتهای مختلف دینی و مذهبی است. اگر کسی در این کشورها به قرآن کریم، کتاب مقدس مسلمانان بیاحترامی کند، از آن بهعنوان اقدامی در جهت آزادی بیان یاد میشود. با این حال، اگر همین رفتار با سایر متون دینی (مانند انجیل یا تورات) انجام میشد، محکومیت و پیامدهای قانونی گستردهای درپی میداشت.
این استاندارد دوگانه در سراسر کشورهای غربی مشهود است. بهعنوان نمونه، در بسیاری از کشورهای اروپایی اهانت به قرآن تحت آزادی بیان درنظر گرفته میشود. بهطور مشابه، توهین به مسیحیت بهطور معمول به واکنش شدید منجر میشود؛ اما کشورهای غربی انتظار دارند که مسلمانان اهانتهای مداوم به مقدسات خود را به نام ارزشهای غربی تحمل کنند.
- بیشتر بخوانید:
- هتک حرمت قرآن کریم در غرب؛ آزادی بیان یا حمله به اسلام و مسلمانان؟
- هتک حرمت قرآن کریم و مقدسات دینی؛ آزادی بیان یا نقض حقوق بشر
این تضاد یک تعصب ریشهدار را آشکار میکند؛ آزادی بیان صرفا یک ابزار سیاسی است. آزادی بیان بهطور انتخابی و براساس منافع سیاسی و تعصبهای فرهنگی اعمال میشود.
پایگاه بلیتز نوشت: حال این پرسش باقی میماند که چرا توهین به مسلمانان و نه دیگران در کشورهای غربی قابل قبول است؟ اگر آزادی بیان واقعی وجود داشته باشد، یا باید از همه ادیان بهطور یکسان حمایت کند یا اصلا استثناء قائل نشود.
کسانی که به قرآن اهانت میکنند، مدافعان آزادی بیان نیستند؛ آنها افراد منحرفی هستند که بهدنبال ایجاد هرجومرج و تفرقه هستند. چنین اقدامهایی بیان بحثهای فکری نیست، بلکه تلاشهای عمدی برای تحریک نفرت و خشونت است. آنها هدفی جز تعمیق شکاف بین جوامع و دامن زدن به تنشها ندارند.
در همین حال، برخی از کشورهای غربی بهطور غیرمستقیم با اجازه دادن به قرآنسوزی عمومی، این اقدامها را تشویق کردهاند. بهعنوان نمونه، سوئد یا وجود آگاهی از خشم جهانی که اهانت به قرآن درپی دارد، وقوع چندین مورد هتک حرمت قرآن را مجاز دانست. این دفاع از آزادی بیان نیست، بلکه تایید تحریک است.
این کشورها با مجوز دادن به چنین اعمالی، محیطی از تفرقه را ایجاد میکنند که در آن افراد میتوانند به بهانه آزادی شخصی به دیگران توهین و آنها را تحقیر کنند.
دولتها باید بدانند که اجازه دادن به چنین اعمالی آنها را بهعنوان قهرمان آزادی بیان نشان نمیدهد. اگر هدف حفظ صلح و همزیستی است، احترام به باورهای دینی، به جای اجازه دادن به هتک حرمت آنها، باید در اولویت باشد.
انتهای پیام/