اولاند: ترامپ دیگر متحد اروپا نیست

۳ ساعت پیش ۱

به گزارش مشرق، اولاند رئیس جمهوری فرانسه سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ در مقاله ای در اکونومیست نوشت: اتفاقات اخیر روشن و توقف اساسی در روابط تاریخی بین اروپا و آمریکا و پیوندی است که بعد از جنگ جهانی دوم با تشکیل ائتلاف آتلانتیک ایجاد شد.

اتفاقات اخیر غیرقابل انکار است؛ بحث دیگر فقط بر سر اعلامیه هایی حیرت آور نیست بلکه موضوع اقداماتی است که بسیار نشان از یک جدایی (در روابط آمریکا و اروپا) دارد: یک چرخش راهبردی همراه با تقابل ایدئولوژیک. نشانه های چنین تغییری در هفته های اخیر افزایش یافت و در صحنه های گیج کننده و تحقیرآمیزی که در اتاق بیضی (دفتر کار رئیس جمهوری آمریکا) رخ داد، اوج گرفت.

به غیر از تغییر تعهدات در مقابل جنگ اوکراین، حمله ترامپ به ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین با «دیکتاتور» خواندن وی، حمله به اصولی بود که ائتلاف غربی بر اساس آن بنا نهاده شده است.

به تازگی، جی دی ونس معاون ترامپ در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت که کشورهای اروپایی آزادی بیان را محدود می کنند. با چنین چرخش ناگهانی که همه چیز گویای آن است که بازگشت ناپذیر است، چندین گزینه باقی می ماند:

پذیرش همکاری با منطق دیپلماسی معاملاتی. این به معنای تبعیت از ترامپ در عملیاتش برای تجزیه اوکراین و پیروزی ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه بدون تضمینی برای توقف اقدامات مسکو در این کشور است. همچنین به این معنا است که کشورهای عضو ناتو که همچنان می خواهند از چتر امنیتی آمریکا بهره مند شوند، مجبور به خرید مقادیر هنگفتی تجهیزات نظامی از آمریکا خواهند بود.

گزینه دیگر این است که امیدوار باشیم فرانسه، اتحادیه اروپا، انگلیس و دیگر کشورها بتوانند ترامپ را متقاعد کنند به اینکه به نفع آمریکا نیست تهاجم روسیه به اوکراین را به الگویی برای الهام گرفتن دیگر کشورها تبدیل کند: چین در مقابل تایوان، ایران در خاورمیانه و کره شمالی در برابر کره جنوبی.

این نقش دیپلماسی است که به صدای منطق تبدیل شود و از هر استدلالی برای جلوگیری از بدترین سناریو استفاده کند. نباید فراموش کنیم که ترامپ توافق آب و هوایی پاریس و توافق بر سر برنامه هسته ای ایران را در دور نخست ریاست جمهوری اش پاره کرد.

بنابراین باید اعتراف کنیم که ائتلاف با آمریکا برای آینده ای قابل پیش بینی گسسته شده است و باید مراقب تبعات آن باشیم. من می توانم دستکم به سه گزینه احتمالی فکر کنم.

اول آن که باید کمک های خود به اوکراین را تقویت کنیم. این بدان معناست که به شکل قابل توجهی کمک های فرانسه افزایش یابد که اکنون در مقیاسه با آلمان یا انگلیس اندک است.

دوم، به اولویت بخشی به اعطای ضمانت های امنیتی به اوکراین نیاز داریم. اگر اروپا می خواهد از مرزهای کنونی خود دفاع کند باید مسئولیت خود را در تامین امنیت همسایگان نزدیکش بپذیرد، به ویژه در شرایطی که آمریکا چنین مسئولیتی را از خود سلب کند.

سوم، ضرورت تسریع در هزینه های دفاعی اروپا و افزایش قابلیت دفاعی اروپایی ها. جنگ اوکراین باعث پیشرفت در تلاش ها برای همکاری و هماهنگی در تجهیزات ارتش های ما شده است اما این پیشرفت در مقایسه با تهدیدها اندک است. هر چند یک صندوق اروپایی تشکیل شده اما میزان آن کم و استفاده از آن نامشخص است. می توان امیدوار بود که کمیسیون اروپا، ظرفیت وام گیری برای تکمیل هزینه های نظامی کشورهای عضو را در خود ایجاد کند.

اولاند در بخشی از مقاله خود آورده است: اگر بخواهیم به صراحت صحبت کنیم، «دفاع» چیزی نیست که توسط اروپایی با ۲۷ عضو حاصل شود. برخی از کشورها مثل مجارستان در دوران ریاست ویکتور اوربان و اسلواکی به رهبری رابرت فیکو متحد روسیه هستند. ایتالیا در دولت جورجیا ملونی روابط نزدیکی با دولت ترامپ دارد. برخی دیگر آن قدر به آمریکا وصل هستند که آمادگی آن را ندارند که به دنبال خودمختاری در داخل ناتو باشند. تنها روشی که کارامد است همکاری سریع بین کشورهایی است که تمایل دارند عملا اقدام کنند.

در نهایت، در شرایطی که سوء تفاهمات بین آمریکا و اروپا آن قدر عمیق است که چتر حمایت واشنگتن حتی ممکن است در شرایط توفانی نیز باز نشود، فرانسه و انگلیس باید از خود بپرسند که منافع اساسی آنها در تصمیم گیری برای تعیین دکترین بازدارندگی هسته ای آنها چه مفهومی دارد.

در چند هفته اخیر تهدیدها تغییر نکرده اند: حمله روسیه، جاه طلبی چین، ظهور ناسیونالیسم و تداوم تروریسم، اما چیزی که تغییر کرده این است که ما اروپایی ها مانند اعصار دیگری در تاریخ خود به تنهایی عمل کرده ایم و متحد اصلی ما (آمریکا) اکنون حاکمیت قانون را به چالش می کشد، منافع اقتصادی و تجاری ما را زیر سوال می برد، از راست افراطی در انتخابات های ما حمایت و آن را تشویق می کند. در مواجهه با زور ما باید قوی باشیم. در مواجهه با شکنندگی باید متحد باشیم. در مواجهه با ترس باید شجاع باشیم. این اصل در رابطه با اروپا صدق می کند اما قبل از هر چیز در رابطه با فرانسه صادق است.

ترامپ، اصولی را که ائتلاف غرب بر آن استوار بود، در هم شکست.

مشاهده این خبر در منبع اصلی
-->