به گزارش مشرق، هفتم اکتبر ۲۰۲۳ زندانیان بزرگترین زندان روباز جهان، عملیاتی پیچیده را انجام دادند که چشم همه جهانیان به یک باریکه غزه دوخته شد. شاید اگر با چشم سر به این واقعه نگاه کنیم، این سؤال را از خود بپرسیم که واقعه طوفانالاقصی برای فلسطینیان بهخصوص ساکنین نوار غزه چه آوردهای داشت؟
نخستین رویداد سینمایی در دنیای پس از طوفانالاقصی، جشنواره فیلم رم (مهمترین رویداد پس از جشنواره ونیز) بود که هرچند رسانهها در جهان کوشیدند ابراز احساسات درباره فلسطین در این جشنواره را بایکوت کنند اما شبکههای اجتماعی این بایکوت را شکستند و ویدیوهای آنتونیو دی متئو، بازیگر ایتالیایی که بنری را با عنوان «قتل عام در غزه را متوقف کنید» به نمایش گذاشته بود، در فضای مجازی میلیونها بازدید داشت.
اما باید گفت آنچه انجام شد نه فتح سرزمین که نبردی علیه فراموشی بود، اینکه در وهله اول ساکنین کره زمین بهخصوص مقیمان باغ اروپا و ینگه دنیا، آمریکا فراموش نکنند فلسطین وجود دارد و در وهله دوم فراموش نکنند صهیونیسم آنطور که خود میگوید و با ابزار رسانه (بهخصوص سینما) جا میاندازد مظلوم نیست و با کیلومترها اختلاف از همه جنایتکارهای تاریخ سبقت گرفته است. بنابراین وقتی نگاه خود را به تفکر انتقادی مسلح کنیم، تازه درمییابیم که طوفانالاقصی به آنچه که هدفش بوده رسیده است.
نمونهاش را میتوان در خبرهای چند روز گذشته درباره مهمترین رویداد سینمایی جهان یعنی اسکار دید. زمانی که گروه هنرمندان برای آتشبس (Artists۴Ceasefire)، متشکل از هنرمندان برجستهای همچون بیلی آیلیش، مارک رافلو، ایوا دوورنی و رامی یوسف با ارسال نامهای به شرکتکنندگان مراسم، از آنها خواسته تا با استفاده از نشان «دست قرمز» حمایت خود را از مردم غزه و درخواست برای آتشبس اعلام کنند. به همین بهانه قصد داریم تا زاویهای پنهان از این جنگ آگاهیبخش را که نه در جغرافیای فلسطین و نوار غزه که در تمام جهان پس از هفتم اکتبر آغاز شده و علیرغم آتشبس همچنان ادامه دارد، بررسی کنیم؛ نبردی که خود دو جبهه دارد: از یک سو هنرمندان آزادیخواه سراسر جهان هر یک به نوبه خود قدمی برای فلسطین برداشتهاند و از سوی دیگر جریان صهیونیسم که هم به مقابله با این هنرمندان ایستاده است و هم با ابزار سینما سعی در مهندسی افکار عمومی دارد.
پیروزی شبکههای اجتماعی بر رسانه
نخستین رویداد سینمایی در دنیای پس از طوفانالاقصی، جشنواره فیلم رم (مهمترین رویداد پس از جشنواره ونیز) بود که هرچند رسانهها در جهان کوشیدند ابراز احساسات درباره فلسطین در این جشنواره را بایکوت کنند اما شبکههای اجتماعی این بایکوت را شکستند و ویدیوهای آنتونیو دی متئو، بازیگر ایتالیایی که بنری را با عنوان «قتل عام در غزه را متوقف کنید» به نمایش گذاشته بود، در فضای مجازی میلیونها بازدید داشت. همچنین جشنواره فیلمهای مستند آمستردام نیز دیگر جشنوارهای بود که به صحنه اعتراضات علیه رژیمصهیونیستی تبدیل شد که در آن چندین کارگردان در اعتراض به اسرائیل، فیلمهای خود را از این رویداد بینالمللی فیلم خارج کردند و در شب افتتاحیه سه تظاهرکننده بنری را با شعار «از رودخانه تا دریا، فلسطین آزاد خواهد شد» بالای سن مراسم بردند.
سخنرانی آتشین
زبانههای آتش این نبرد فرهنگی که در آمستردام هلند شروع شده بود، به ونیز ایتالیا هم رسید؛ یعنی جایی که سارا فریدلند، کارگردان
یهودی - آمریکایی هنگام دریافت جایزه خود در هشتاد و یکمین جشنواره فیلم ونیز ضمن محکومکردن نسلکشی رژیمصهیونیستی در غزه، گفت: «من این جایزه را در سیصدوسیوششمین روز از نسلکشی اسرائیل در غزه و هفتادوششمین سال اشغال غزه میپذیرم؛ من در همبستگی با مردم فلسطین در مبارزه آنها برای آزادی ایستادهام.» وی همچنین تاکید کرد: «بر این باورم مسئولیت ما بهعنوان افرادی که در حوزه سینما فعالیت داریم، این است که از بسترهای نهادی که از طریق آن کار میکنیم، برای مقابله با معافیت از مجازات اسرائیل در صحنه جهانی استفاده کنیم؛ من با مردم فلسطین در مبارزه برای آزادی اعلام همبستگی میکنم.»
نامه هالیوودی
ابعاد جنایتهای رژیمصهیونیستی پس از واقعه هفتم اکتبر کار را به جایی رساند که ۵۵ هنرمند برجسته از صنعت سرگرمی در نامهای سرگشاده به جو بایدن، رئیس جمهور وقت امریکا خواستار برقراری آتشبس در غزه و اسرائیل شدند. خواکین فینیکس، کیت بلانشت، جان استوارت، کریستن استوارت، سوزان ساراندون، ماهرشالا علی، ریز احمد، رامی یوسف و جسیکا چستین از جمله بازیگرانی هستند که این نامه را امضا کردهاند. در این نامه آمده است: «ما از دولت شما و همه رهبران جهان میخواهیم که به جان همه در سرزمین مقدس احترام بگذارند و خواستار برقراری آتشبس بدون تأخیر و تسهیل آن و پایان بمباران غزه و آزادی امن گروگانها باشند.» در این نامه همچنین بر اظهارنظر جیمز الدر، سخنگوی یونیسف که به ویرانیهای وارد آمده بر مردم غزه بهدلیل حملههای هوایی مداوم اسرائیل و قطع آب و برق اشاره داشته، تاکید شده است.
اسکار و سیاست
تمام این اعتراضات باعث شد تا جشنواره اسکار که مهمترین رویداد سینمایی جهان به حساب میآید نیز تحت تأثیر این نبرد فرهنگی قرار بگیرد. میتوان جشنواره اسکار را با اینکه از طرفی اهمیت بالایی در میان دیگر فستیوالها دارد، سیاسیترین جشنواره سینمایی جهان هم نامید؛ سابقهای که به چند سال اخیر بر نمیگردد و قدمت آن به بیش از نیم قرن میرسد که مهمترین نمونه آن امتناع اعتراضی مارلون براندو، بازیگر شهیر و فقید سینما در عدم پذیرش جایزه اسکار و فرستادن ساشین لیتلفیدر، رئیس کمیته ملی بومیان آمریکا به روی صحنه است. حال بعد از گذشت سالها اسکار دوباره به صحنه آشکار اعتراضات فرهنگی و اجتماعی بدل شده است، جایی که گروه هنرمندان برای آتشبس طی نامهای از شرکتکنندگان در مراسم درخواست کردهاند که با استفاده از نشان «دست قرمز» حمایت خود را از مردم غزه و درخواست برای آتشبس اعلام کنند. نشان «دست قرمز» که شامل یک دست نارنجی با قلبی در مرکز آن در پسزمینه قرمز است، توسط گروه «هنرمندان برای آتشبس» بهعنوان نمادی از همبستگی انسانی و فوریت برای نجات جانها معرفی شده است. این گروه هدف خود را حمایت از حقوق بشر جهانی و برقراری صلح پایدار اعلام کرده است. حال باید دید اسکار امسال که فهرست نامزدهایش نیز میان منتقدان سینما محل بحث شده است، چگونه اجرا خواهد شد.
روی پنهان جنگ
هر آنچه تاکنون گفته شد تنها روی آشکار این نبرد فرهنگی بود که جشنوارههای مختلف سینمایی در سراسر جهان مبدل به صحنه اعتراض هنرمندان شد اما این نبرد یک روی پنهان دارد که بسیاری از آن غافلاند، رویی که سعی دارد تا دوباره اذهان جامعه جهانی را به پیش از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ بکشاند، زمانی که صهیونیستها تلاش داشتند جامعه جهانی را مدیون خود قلمداد کنند؛ دینی که معلوم شده هرچه پرداخته شود، باز تمامی ندارد. اگر کمی به تولیدات سینمایی مخصوصا هالیوود در یک سال اخیر نگاهی بیاندازیم، شاهد فیلمها و سریالهایی هستیم که مستقیم و غیرمستقیم به صهیونیسم و نه صرفا یهودیت میپردازند.
به عنوان مثال فیلم Brutalist روایت لاسلو توت، یک معمار مجارستانی و یهودی است که در بوداپست روزگار جنگ جهانی دوم، بهزور از همسرش ارژبت و خواهرزادهاش جدا میشود. لاسلو از هولوکاست جان سالم بهدر میبرد و به آمریکا مهاجرت میکند و ... فیلمی که همچنان همان سیاست مظلومنمایی یهودیان را دنبال میکند و کشوری به اسم اسرائیل را حقی ذاتی برای آنها میداند. در نمونهای دیگر اخیرا سریالی به اسم «بیت داوود» منتشر شده که قصد آن بیان ریشههای تاریخی برای یهودیان و تاکید بر حق تاریخی-سرزمینی آنها بر سرزمین فلسطینی است، گرچه حتی اگر به اسناد تاریخی هم رجوع شود، باز خلاف آنچه این سریال قصد دارد بگوید، بیان میشود.
حضور معنادار شخصیتهای صهیونیست
همچنین علاوه بر محتوا در فیلمهای مطرحشده فصل جوایز، شاهد حضور اسرائیلیها و یهودیان صهیونیست در جشنوارههای سینمایی بودیم تا چهره سیاهشان را سفید کنند. مثلا در فیلم «امیلیا پرز»، پزشکی که عمل سرنوشتساز و حیاتی را برای «مانتیاس دلمونته» انجام داده و او را به زن تبدیل میکند، یک اسرائیلی است. در فیلم «تلماسه۲»، اصطلاحاتی که از سوی فرقه بنیجزریت و پال آتریدیس بهکار برده میشود، مانند «کویساتز هادراک»، واژههای عبرانی هستند. فیلم «پنج سپتامبر» با پیروزی مارک اسپیتز (شناگر معروف آمریکایی در المپیک مونیخ) و به دستآوردن هفتمین مدال طلایش شروع شده و تاکید میشود که او یک یهودی است! فیلم ۵سپتامبر به روال آثاری از این دست، از آنچه دلیل گروگانگیری ورزشکاران اسرائیلی در المپیک مونیخ بود، عبور کرده و اشارهای به علل آن گروگانگیری ندارد؛ دلایلی مانند قتلعام در دو روستای فلسطین که تنها چندی قبل از این گروگانگیری انجامگرفت و به اسارت صدها زن و مرد و کودک فلسطینی منجر شد. یعنی به قول آمریکاییها فیلم، از پله دوم، روایت خود را آغاز میکند و البته در همان پله مانده و به پله سوم نمیرود که پس از آن واقعه، اسرائیلیها با طرح نخستوزیرشان گلدا مهیر، چه تروریسم دولتیای در دنیا بهراهانداختند.