رسانههای غربی روایت خود از تیراندازی مرگبار به مهاجران در سوئد را براساس کلیشههای ضدمهاجرتی ارائه کردند.
مرگبارترین حمله خشونتبار مسلحانه در سوئد، سهشنبه، شانزدهم بهمن ۱۴۰۳ رخ داد؛ بر اثر این حمله خشونتبار به یک مرکز آموزش بزرگسالان، دستکم ۱۱ نفر کشته شدند.
تیراندازی پس از آن شروع شد که بسیاری از دانشآموزان پس از امتحان در حال بازگشت به خانه بودند؛ این حادثه حدود ساعت ۱۲:۳۰ به وقت محلی آغاز شد.
پلیس سوئد با بیان اینکه ارتباط مشکوکی میان این حادثه و تروریسم پیدا نکرده است، اعلام کرد که تحقیقات در این باره ادامه دارد.
با وجود این، مولفههای مهمی در این حادثه باید مورد توجه قرار بگیرند؛ مرکز آموزشی که حادثه در آن رخ داد، دبیرستان Campus Risbergska نام دارد که به دانشآموزان بالای ۲۰ سال اختصاص دارد؛ در این دبیرستان کلاسهای زبان سوئدی برای مهاجران و آموزشهای فنیوحرفهای و برنامههایی برای افراد دارای معلولیت نیز برگزار میشود.
رسانههای غربی در پوشش خبر تیراندازی مرگبار اخیر در سوئد که کشته شدن حدود ۱۰ مهاجر را درپی داشت، تلاش کردند موضوع را براساس کلیشههای ضدمهاجرتی کشورهای متبوع خود به خواننده ارائه کنند.
به گزارش commondreams، بیشتر قربانیان تیراندازی در شهر اوربرو سوئد از مهاجران بودند؛ این حادثه بهعنوان بدترین تیراندازی جمعی تاریخ سوئد نیز معرفی شده است.
رسانههای غربی در پوشش خبر یادشده تلاش کردند واقعیتهای مهمی را نادیده بگیرند و موضوع را براساس روایت رسمی دولتهای متبوع خود یعنی نگاه منفی به مهاجران روایت کنند.
آنها در حالی تلاش کردند ادعاهای بیسند نقش مهاجران را در رشد نرخ جرم و جنایت در کشورهای غربی پررنگ کرده و موضوع ادغام نشدن آنها در جامعه میزبان را در کانون بحث قرار دهند که از بررسی دلیل اصلی مهاجرت این افراد و برخوردهای نامناسب با آنها در کشورهای میزبان خودداری کردند.
- بیشتر بخوانید:
- مرگبارترین خشونت مسلحانه تاریخ سوئد
- تلاش معنادار استکهلم برای پنهان کردن انگیزه بدترین تیراندازی جمعی تاریخ سوئد
تصمیم رسانههای غربی برای معرفی مهاجران و پناهجویان بهعنوان عامل چالشها و بحرانها در کشورهای میزبان عمدی و آگاهانه است؛ مهاجران قربانی جنایت که براساس کلیشه با عنوانهای ادعایی خشونتطلب و ناتوان از ادغام معرفی میشوند، با تیراندازی شهروند سوئدی به قتل رسیدند.
نگاهی به مهاجران قربانی در این حادثه نشان میدهد که آنها پس از مهاجرت در حال آموزش زبان و آماده شدن برای ورود به بازار کار بودند.
رسانههای غربی با بهرسمیت نشناختن زندگی روزمره مهاجران یا امتناع از تصدیق تلاشهای آنها برای ادغام در جوامع جدیدشان، آنها را در معرض نوع دیگری از خشونت قرار دادند.
این رسانهها بهصورت مرتب به مخاطبان خود میگویند که مهاجران از نقاط دیگر جهان به اروپا میآیند و با «ارزشهای ما» مشترک نیستند؛ این در حالی است که نگاهی به قربانیان تیراندازی در سوئد نشان میدهد که آنها شباهتی به کلیشههای موجود نداشتند.
رسانههای اروپایی و آمریکایی به شکلی خاص همواره خبرهای مربوط به وقوع جنگ، قحطی و بلاهای طبیعی را از بخشهایی از جهان منتشر میکنند؛ این امر مناطق یادشده را با کلیدواژه بحران در ذهن مصرفکنندگان اخبار مرتبط میکند و این ارتباطی است که به سختی میتوان آن را قطع کرد.
آنها همین رویه را با اهدافی خاص در قبال برخی از مناطق در کشورهای خود اجرا میکنند.
مخاطبان بهندرت میتوانند بپذیرند که مردم در مناطق یادشده زندگی، دغدغه، نگرانی و شادیهای خود را دارند.
آنها زمانی برای مخاطبان غربی اهمیت مییابند که در کشورهای آنها قربانی خشونتهای مرگبار شوند.
در روزنامهنگاری و تحقیقات رسانهای، مفهوم «چارچوبسازی» نشان میدهد که نحوه ارائه یک موضوع یا گروه (بهصورت گفتاری یا دیداری) در اخبار بر نحوه درک و درک آن موضوع یا گروه تاثیر میگذارد.
انتهای پیام/