گزارش|
سقف قرارداد در فوتبال ایران، که با هدف کنترل هزینهها و کاهش بدهیهای باشگاهها معرفی شد، امروز به یکی از بزرگترین چالشهای این ورزش تبدیل شده است.
سقف قرارداد در فوتبال ایران، به عنوان یک تدبیر برای کنترل هزینهها و جلوگیری از افزایش بیرویه نرخ قراردادها، معرفی شد که همین سیاست به مرور زمان چالشهایی را به وجود آورد که موجب توقف روند رشد تیمها و به مرور کاهش توانایی باشگاهها برای جذب بازیکنان با کیفیت شده است.
در چند سال اخیر، با توجه به افزایش هزینههای باشگاهها و شیوع فساد مالی در فوتبال، فدراسیون فوتبال ایران سقف قرارداد را به عنوان یک ابزار کنترلی معرفی کرد. هدف از ایجاد چنین قانونی این بود که باشگاهها کمتر دچار بدهی شوند و مبلغ قراردادها کاهش یابد که با توجه به این قانون دیگر راهی برای ورود بازیکنان باکیفیت و در کلاس جهانی به لیگ ایران وجود نداشت و همین سیاست شروعی بر عقب ماندگی تیمهای ایرانی نسبت به رقیبان آسیایی شد.
با اعمال سقف قرارداد، بسیاری از باشگاهها نتوانستهاند برای جذب بازیکنان باکیفیت و ستاره هزینه لازم را بپردازند. این امر منجر به کاهش رقابتپذیری تیمها شد و همانطور که طی این چند سال شاهد بودیم، کیفیت لیگ به مراتب کمتر شده و رقابتهای جذاب و تماشایی را شاهد نیستیم. بازیکنان جوان و مستعدی که میتوانستند به تیمهای ملی و باشگاهی کمک کنند، به دلیل محدودیتهای مالی از فوتبال ایران کنار کشیدند یا به لیگهای خارجی مهاجرت کردند.
با این وجود تیمهای لیگ برتر فوتبال ایران نتوانستهاند یک برنامهریزی بلندمدت برای بازیکنان خود داشته باشند. البته این سیاست هنوز به فوتبال ایران کمک نکرده و بیش از پیش ما شاهد ورود بازیکنان بیکیفیت و به اصطلاح بنجل هستیم که مدتی در ایران توپ میزنند و سپس پول قابل توجهی دریافت میکنند و بعد از آن به یک تیم سطح پایینتر میروند.
سوءمدیریت مدیران از جمله موارد مهمی است که نیاز به تدبیر از سوی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ دارد تا باشگاهها با مدیریت درست ابتدا دست دلالان را کوتاه کنند و سپس با تحقیقات اصولی بازیکنان موردنیاز را جذب کنند.
حال ما در لیگ ایران بازیکنانی داریم که علیرغم عملکرد بدشان مبالغ نجومی هم درخواست میکنند، اما سادهترین کارها را در پست تخصصی خود نمیتوانند انجام دهند و همانطور که در لیگ نخبگان آسیا و لیگ قهرمانان آسیا ۲ شاهد بودیم؛ دیدیم که بازیکنان ایرانی با توجه به مبالغی که دریافت میکنند شاید به نیمی از عملکرد بازیکنان حریفانشان هم نمیرسیدند.
از سوی دیگر سیاست سقف قرارداد بدون هیچ نظارتی صورت گرفته و برخی باشگاهها با استفاده از خلأهای قانونی و یا مسیرهای غیرقانونی آن را دور زدهاند؛ اما باید ساز و کاری اندیشیده شود تا حداقل بتوانیم در فصل نقل و انتقالات بازیکنان گران قیمت، اما فعال و باکیفیت در لیگ ایران ببینیم.
برای حل این معضلات، نیاز به اصلاح سیاستها و ایجاد بسترهای مناسب برای جذب سرمایهگذاری و ایجاد رقابت در بازار نقل و انتقالات داریم. بازنگری در سقف قرارداد موضوعی است که پس از عملکرد ضعیف تیمهای ایرانی در آسیا بیش از پیش به چشم خورد. سقف قرارداد قانونی است که باید اصلاح شود تا کمک شود بازیکنان باکیفیت جذب شوند.
با این تفاسیر به نظر میرسد سیاست سقف قرارداد در فوتبال ایران به طور مستقیم بر روند رشد تیمها و توانایی جذب بازیکنان تأثیرگذار بوده و نیاز به تجدید نظر و اصلاحات اساسی دارد. شاید بتوان با ایجاد شرایط بهتر و حمایت از باشگاهها، بتوان به بهبود وضعیت فوتبال در کشور کمک کرد.
انتهای پیام/