گزارش|
تبلیغات مواد غذایی فودبلاگرها در اینستاگرام با درآمدهای میلیونی، سبک زندگی مصرفگرایانه و تجملگرا را ترویج میدهد. این تبلیغات نهتنها سلامت جسمی و روانی جامعه را به خطر میاندازد بلکه باعث افزایش حسرت و ناامیدی در افراد کمتوان مالی میشود. روانشناسان و جامعهشناسان بر لزوم ارتقای سواد رسانهای برای مقابله با این پدیده تأکید دارند.
در سالهای اخیر، تبلیغات مواد غذایی توسط فودبلاگرها به یکی از پردرآمدترین مشاغل فضای مجازی تبدیل شده است. این بلاگرها با معرفی غذاهای لاکچری و رستورانهای گرانقیمت، میلیونها تومان دستمزد دریافت میکنند، اما پیامدهای این تبلیغات فراتر از ترویج یک سبک زندگی است. افزایش مصرفگرایی، تغییر عادتهای غذایی، و آسیبهای روانی ناشی از حسرت و ناامیدی از جمله نتایج این پدیده است.
بررسیهای میدانی خبرنگار میزان در گفتوگو با ادمین صفحه اینستاگرامی یک فودبلاگر که دارای یک و نیم میلیون فالوئر است نشان میدهد که هزینه تبلیغ غذا در اینستاگرام بسته به تعداد پست بین ۳۶ تا ۴۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است. ۳۶ میلیون تومان یک پست، ۴۰ میلیون تومان ۲ پست و ۴۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان ۳ پست که هر کدام دارای ۶ اسلاید است.
این اعداد و ارقام برای یک فودبلاگر معمولی است و در این بازار قیمتهای بالاتری نیز به مشتری اعلام میشود، ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان برای ترویج زندگی لاکچری و تبلیغ خوراکیهای دارای ارزش اندک غذایی.
این در حالیست که ترویج این سبک زندگی که افراد در آن هر روز از خوش طعمترین مواد غذایی در بهترین کافهها و رستورانها استفاده میکنند میتواند سبب ترویج مصرف گرایی و تجمل گرایی در جامعه شود و همچنین از آنجایی که بسیاری از افراد توان خرید این مواد غذایی و حضور در رستورانهای لاکچری را ندارند این تبلیغات افسارگسیخته میتواند منجر به افزایش حس ناامیدی در جامعه شود و اثرات روانی بسیاری برای جامعه داشته باشد.
همچنین تغییر عادتهایی غذایی به سمت استفاده از غذاهای بیرون و فستفودها از سنین پایین نیز میتواند سلامت جسمی افراد جامعه را تحت تاثیر قرار دهد و زمینهساز بروز بسیاری از بیماریها از جمله چاقی، اضافه وزن، دیابت و .. باشد.
اثرات منفی تبلیغات غذایی در اینستاگرام
فرشته کریمیزاده، روان شناس در گفتوگو با میزان درباره آثار مخرب این تبلیغات افسارگسیخته بر روان افراد جامعه ضمن اشاره به اینکه در این تبلیغات صرفا لذت بردن از غذا مورد توجه قرار میگیرد، به خوردن برای لذت بردن تاکید میشود و سلامت و ارزش غذایی آن خوراکی اصلا اهمیت ندارد، گفت: این تبلیغات میتواند بر سلامت روان جوانان، نوجوانان و افرادی که از نظر شناختی به تکامل نرسیدهاند آثار مخربی از جمله احساس ناامیدی را به همراه داشته باشد. ممکن است این حس ناامیدی منجر به افسردگی شود و انگیزه کار و تلاش را از افراد بگیرد.
وی با اشاره به اینکه همچنین عدهای از افراد به این دلیل که نمیتوانند به این خوراکیهای دسترسی پیدا کنند و یا مانند این بلاگرها زندگی کنند دچار حسرت و احساس کمبود میشوند، ادامه داد: ممکن است عدهای از افراد برای به دست آوردن پول برای داشتن این سبک زندگی و استفاده از خوراکیهای گرانقیمت به سمت بزهکاری و انجام کارهای نادرست کشیده شوند که این امر نیز میتواند سلامت روان افراد را تحت تاثیر قرار دهد.
این روانشناس با بیان اینکه این تبلیغات همچنین میتواند اثرهای مخربی بر سلامت جسم و روان فود بلاگرها داشته باشد، افزود: میتوان گفت که فود بلاگر در ازای دریافت مبلغی سلامت دستگاه گوارشش را میفروشد چرا که برای ضبط این تبلیغات هر ماده غذایی را با هر کیفیتی و هر چند مضر مصرف میکند و سلامتیش تحت تاثیر قرار میگیرد. همچنین از آنجایی که حس مفید بودن و کارآمدی یکی از مسائل مهم در سلامت روان افراد است ممکن است این بلاگرها به دلیل عدم انجام کارهای مفید و تاثیرگذار در طولانی مدت دچار افسردگی، بیانگیزگی و ناامیدی شوند.
وی بیان کرد: به طور کلی این تبلیغات میتواند جامعه را به سمت بیماریهای جسمی و روحی سوق دهد، سبب فراموشی الگوهای تغذیهای مناسب و ترویج الگوهای نامناسب غذایی شوند و آسیبهای جسمی و روانی فراوانی را به همراه داشته باشد.
افزایش مصرف گرایی در بین عموم مردم
همچنین حمیدرضا اشراقی، استاد دانشگاه، پژوهشگر و فعال اجتماعی نیز در این رابطه در گفتوگو با میزان ضمن اشاره به اینکه بروز پدیدههای فرهنگی این چنینی در جوامع مختلف از جمله جامعه ما میتواند نشانه افزایش مصرف گرایی در بین عموم مردم باشد، گفت: چه از نظر ریشههای دینی و چه از نظر ریشههای تمدن ایرانی مردمی با قناعت هستیم و یکی از مولفههای هفتگانهای که به صورت مشخص در بیانیه گام دوم رهبر انقلاب نیز به آن اشاره شده سبک زندگی ایرانی و اسلامی است.
وی با بیان اینکه فرهنگ مصرف گرایی هم میتواند در رابطه با غذا و افزایش مصرف غذاهای فست فودی و هم در رابطه با مصرف انرژی باشد باشد، ادامه داد: در سالهای اخیر فرهنگ عمومی و سبک زندگی ما دچار مصرفزدگی و مصرفگرایی شده است و در این شرایط و با توجه به اینکه مردم به دلیل عدم تعریف درست اواقات فراغتشان ساعتها وقتشان را در فضای مجازی میگذرانند افرادی به دنبال سواستفاده از این فضا هستند.
این جامعه شناس افزود: از آنجایی که اغلب افراد در زمینه سواد رسانهای از آگاهی کافی برخوردار نیستند و ما نتوانستیم در سالهای اخیر همزمان با به وجود آمدن فناوریهای جدید و فضای مجازی آگاهی بخشی مناسبی در این زمینه داشته باشیم تا افراد استفاده مناسبی از این فضا داشته باشند این زمینه فراهم شده تا افرادی که تخصص خاصی ندارند و نسبت به سلامت جسم، روان و اجتماعی مردم دغدغهمند نیستند با تبلیغات افسارگسیخته در فضای مجازی الگوهای خاصی را ایجاد کنند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: عوامل بسیاری در این موضوع نقش دارند که از جمله آنها میتوان به عدم ارتقای سطح سواد رسانهای، عدم تعریف بهینه اوقات فراغت، عدم دسترسی و اقناع نیاز رسانهای مردم از رسانههای دیداری و شنیداری اشاره کرد. همچنین ما در حال حاضر در جنگ رسانهای شدیدی حضور داریم و جوانان، دانشآموزان، دانشجویان و نخبگان ما در مسیر آماج این حملات رسانهای قرار دارند و ممکن است حتی فرصت تفکر در این زمینه را پیدا نکنند و از این رو این مسئله زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است.
اشراقی توضیح داد: همچنین در سالهای اخیر به دلایل متعددی اعضای خانواده دچار انزوای فردگرایی شدهاند و والدین به دلیل مشغله بسیار کمتر برای فرزندانشان وقت میگذارند. همچنین معلمان و اساتید دانشگاه نیز به سبب مشغلههای بسیار کمتر با دانش آموزان و دانشجویان ارتباط عمیق دارند.
این پژوهشگر و فعال اجتماعی با اشاره به اینکه پس از شیوع ویروس کرونا این شرایط بدتر شد، توضیح داد: با شیوع کرونا مجبور شدیم به دلیل آموزش مجازی تلفن همراه هوشمند را در اختیار کودکان و نوجوانانی که قرار دهیم که شاید در این سنین هنوز آمادگی علمی، شخصیتی، فرهنگی واطلاعاتی را برای ورود به دنیای عظیم فضای مجازی نداشتند و این افراد توانایی لازم برای پایش اطلاعات بسیار زیادی که در دسترسشان قرار میگیرد را ندارند و در نتیجه در مسیر الگوسازی فرهنگی غیرسازنده قرار میگیرند.
لزوم برنامه ریزی برای ارتقای سواد رسانهای
این جامعه شناس ضمن بیان اینکه یکی از مهمترین اقداماتی که میتوان به وسیله آن از اثرات مخرب این تبلیغات افسارگسیخته پیشگیری کرد آگاهسازی و ارتقای سواد رسانهای جامعه از طریق رسانهها، مدرسه و دانشگاه است، عنوان کرد: لازم است در برای ارتقای سطح سواد رسانهای در جامعه برنامه ریزی داشته باشیم و همچنین به اقناع اواقات فراغت افراد جامعه توجه شود تا در این شرایط که الگوی مخرب با برنامه هدفدار در حال گسترس است بتوانیم یاریگر جوانان و نواجونان باشیم.
انتهای پیام/