به گزارش خبرآنلاین روزنامه ایران نوشت: پس از این تماس و حضور مأموران پلیس پردیس به محل خانه مریم، جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. بررسیهای اولیه نشان میداد که عامل قتل آشنا بوده، چراکه هیچ ردی از ورود با زور و خشونت دیده نمیشد. دختر مقتول در توضیح ماجرا گفت: یکسال قبل مادرم طلاق گرفت و برای زندگی به پردیس آمد. از آنجا که من و خواهرم هم ازدواج کرده بودیم مادرم تنها زندگی میکرد. دو روز قبل وقتی تلفن مادرم خاموش شد و پاسخگو نبود نگرانش شدیم وقتی به خانهاش آمدیم دیدیم به قتل رسیده است.
سرنخی که دختر مقتول به پلیس داد
دختر مقتول در پاسخ به این سؤال که آیا به کسی مظنون هستید، گفت: تا آنجا که میدانم مادرم از مدتی قبل با مرد بنگاهداری به نام خسرو رابطه پنهانی داشت. با افشای این ماجرا خسرو ۶۵ ساله بازداشت شد اما مدعی شد ارتباطش با مقتول در حد پیدا کردن خانهای اجارهای بوده و نقشی در قتل مریم نداشته است.
یک جنایت قدیمی در پرونده متهم
بررسی سوابق خسرو نشان میداد که او چند سال قبل همسرش را به قتل رسانده و جسدش را ناپدید کرده بود. در آن پرونده هیچگاه جسد مقتول پیدا نشد و او توانست با جلب رضایت اولیای دم از قصاص نجات پیدا کند. با تکمیل تحقیقات برای خسرو به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اولین جلسه دادگاه
در ابتدای آن جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل گفت: چند ماه قبل از ماجرا، مریم برای پیدا کردن یک آپارتمان اجارهای به دفترم آمد و خانهای برایش اجاره کردم. بعد هم دیگر او را ندیدم و فقط ارتباط پیامکی باهم داشتیم.
قاضی از متهم پرسید: طبق بررسیها مشخص شده که شما هرروز مقتول را به محل کارش میبردی بعد میگویی دیگر او را ندیدی؟
متهم جواب داد: چند ماه اوضاع کارم خوب نبود و مریم به دنبال سرویسی بود که او را به محل کارش ببرد و من قبول کردم به عنوان سرویس مریم را به محل کارش برسانم.
قاضی گفت: اگر تو نقشی در ماجرا نداشتی چرا چند نفر علیه شما شهادت دادهاند؟
متهم گفت: آنها از سر اختلاف، علیه من شهادت دادهاند.
در پایان جلسه قضات قرار بازداشت برای متهم صادر کرده و او راهی زندان شد تا ادامه رسیدگی به پرونده پس از تحقیقات بیشتر از سر گرفته شود.
دومین جلسه دادگاه
با تکمیل تحقیقات متهم برای آخرین دفاع به دادگاه کیفری آمد و پس از آن قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند.
با صدور حکم و اعتراض متهم، پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان حکم را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده پس از تحقیق بیشتر از شاهدان شدند.
سومین جلسه دادگاه
با تحقیق از شاهدان و ارجاع پرونده به شعبه ۱۰ متهم بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه اولیای دم بار دیگر درخواست قصاص کردند.
سپس یکی از همسایهها به عنوان شاهد به قضات گفت: متهم را بارها در حین رفت و آمد به خانه مریم دیده بودم.
پس از آن متهم بازهم اتهامش را رد کرد و گفت: من با مریم ارتباط خاصی نداشتم. چند وقت قبل با من تماس گرفت و گفت به جای مهریه از همسر سابقش یک خانه در پردیس گرفته و از من خواست تا قرارداد خانه اجارهای را فسخ کنم. چند روزی دنبال کارهایش بودم که متوجه شدم با مرد دیگری که در شهرستان بود رابطه پنهانی دارد به همین خاطر کلیدهایش را پس دادم و ارتباطم را با او قطع کردم. در پایان جلسه قضات بر اساس مدارک و اظهارات شاهدان بار دیگر متهم را به قصاص محکوم کردند.
21302