اقدام رئیسجمهور آمریکا برای از سرگرفتن بهاصطلاح سیاست فشار حداکثری، نمایشی از سردرگمی ترامپ درپی تاکید بر مواضع اعتمادزدا و متناقض در قبال ایران است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بهتازگی یادداشت بازگرداندن سیاست موسوم به فشار حداکثری علیه ایران را با ادعای امید به عدم نیاز به اجرای آن! امضا کرد؛ سیاست آزمایششده و شکستخورده یادآور ضربالمثل ایرانی «آزموده را آزمودن خطاست».
یادداشت یادشده همزمان با سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا و دیدارش با ترامپ در کاخ سفید، امضا شد؛ همزمانی که میتواند دستکم یکی از دلایل چنین اقدام در تناقض با سیاستهای اعلامی ترامپ را تشریح کند.
گذشته از دلیلهای ریز و درشت اقدام ترامپ برای امضای یادداشت آنچه از سرگرفته شدن فشار حداکثری علیه ایران خوانده شد، خصومت آمریکا با جمهوری اسلامی ایران اصلیترین و تغییرناپذیرترین دلیل سیاستهای ایرانستیزانه واشنگتن از باصطلاح مهار دوجانبه تا نسخه دوم سیاست شکستخورده فشار حداکثری علیه ایران است.
درس نگرفتن آمریکا از شکست سیاستهای ضدایرانی درپی مواجهه این استراتژیهای محکوم به شکست با رویکرد خردمندانه و مقاومت ایران، واشنگتن را در دام سیاستهایی گرفتار کرده است که تردیدهای نزدیکترین متحدان و شرکای واشنگتن درباره ناکامی آمریکا در دستیابی به هدفهای نامشروع در قبال ایران را به یقین نزدیک میکند.
این در حالی است که نسخه دوم سیاست فشار حداکثری آمریکا تا حد زیادی نشاندهنده سردرگمی و ابهام استراتژیک دولت ترامپ در قبال ایران است.
ترامپ در حالی که در سیاست اعلامی خود در قبال ایران بر موضوع هستهای ایران متمرکز است و مدعی پایان یافتن این موضوع با یک توافق است، در متن نسخه دوم سیاست فشار حداکثری ادعاهایی دیگری را در موضوع هستهای و موشکی ایران معرفی میکند.
از دیدگاه حقوقی رئیسجمهور در آمریکا در سه قالب فرمان اجرایی Executive Orders، اعلامیهها Proclamations و یادداشتهای اجرایی Executive Memoranda میتواند وظایف و اختیارهای قانونی خود را اعمال کند.
استفاده ترامپ از قالب یادداشت به جای فرمان در موضوع از سرگرفتن فشار حداکثری علیه ایران، تلاشی برای سرعت بخشیدن به کارها و پنهان نگاه داشتن اثرهای صدور چنین دستورهایی بر بودجه دولت و همچنین بینیاز شدن از تطبیق چنین دستورهایی با اختیارهای قانونی رئیسجمهور است.
ترامپ با امضای فرمان از سرگرفته شدن فشار حداکثری علیه ایران در سودای مانعتراشی در مسیر صادرات نفت ایران، اختلال در بازدارندگی هستهای ایران با هدف نشستن تهران پای میز، اعمال تحریم علیه شخصیتها و نهادهای تاثیرگذار در توانمندی ایران برای مقابله و خنثیسازی تحریمها و البته آنچه انزوای ایران میخواند، است.
- بیشتر بخوانید:
- عراقچی: ایران خواهان مذاکره با کشوری نیست که همزمان سند تحریمهای جدید را امضا میکند
- عراقچی: فشار حداکثری آمریکا یک تجربه شکستخورده است
ایران بهعنوان کشوری با قدمت ۳ هزار ساله، تجربههای تاریخی فراوانی دارد که یادآور توانایی و تابآوری این کشور کهن در درازای تاریخ است.
رویدادهایی که با مقاومت تبدیل به تجربههایی عمومی و در نتیجه سبب شکل یافتن ذهنیت سیاست خارجی ایران شدند.
بازیگر اصلی بسیاری از رویدادهای یادشده، آمریکای متعهد به سیاستهای مداخلهجویانه و متکی به زور و اجبار بوده است؛ بنابراین، اینکه ایران در چشمانداز سیاست خارجی خود همواره پیشگیری، جلوگیری و مقابله با زور و اجبار را مدنظر داشته باشد، چندان غافلگیرکننده نیست.
ایران در همین چارچوب به شکل فزایندهای استقلال سیاسی و توانمندی نظامی خود را توسعه داده و قابلیتهای خود را در زمینههای مختلف تقویت کرده است.
شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران در دولت نخست ترامپ موضوعی است که مقامهای آمریکایی نیز به آن اذعان دارند؛ آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشین آمریکا به دفعات بر واقعیت شکست سیاست فشار حداکثری تاکید کرده بود.
جستوجوی عنوان شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران در فضای آنلاین، مقالههای متعددی را در اختیار میگذارد که نتیجه بررسی پایگاههای تحلیلی و اندیشکدههای غربی هستند.
واکنش و پاسخ کارآمد ایران به نسخه دوم سیاست شکستخورده فشار حداکثری دور از انتظار نیست؛ چراکه تجربه مقابله سیاست فشار حداکثری چراغ راه پیش روی مواجهه با نسخه دوم این سیاست شکستخورده است.
سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران در دور نخست ریاست جمهوری ترامپ در بهترین حالت برای واشنگتن به نتیجههای حداقلی منجر شد، اما نتوانست ترامپ و در نگاهی کلی آمریکا را به این درک برساند که دیپلماسی اجباری براساس چند دهه تجربه، محکوم به شکست است.
پیامدهای سیاست شکستخورده فشار حداکثری آمریکا در دولت نخست ترامپ را میتوان در پیشرفت فزاینده صنعت هستهای، فناوریهای موشکی، ماهوارهای و پهپادی و تقویت ابزارهای موردنیاز برای بازدارندگی تهدیدهای خارجی مشاهده کرد.
به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده که آمریکا با در نظر داشتن واقعیت شکست رویکرد قهرآمیز در قبال ایران، واقعبینانه به پیامدهای منفی نسخه شماره ۲ سیاست شکستخورده خود نگاه کند و با چنین نگاهی تصمیم خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد.
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه در نخستین روزهای حضور دوباره ترامپ در کاخ سفید تاکید کرد: جلب اعتماد ایران برای یک توافق هستهای جدید با کلمات زیبا ممکن نیست.
وزیر امور خارجه همچنین در واکنش به امضای یادداشت از سرگرفتن سیاست فشارحداکثری علیه ایران، با انتشار پیامی نوشت: آنچه فشار حداکثری خوانده میشود یک تجربه شکستخورده است؛ تکرار آن فقط بار دیگر به مقاومت حداکثری منجر میشود؛ افراد زیرک به جای آن عقلانیت حداکثری را انتخاب میکنند.
انتهای پیام/