کاش هوش مصنوعی داور جشنواره بود

۳ ساعت پیش ۲

به گزارش مشرق، چهل‌وسومین دوره جشنواره فیلم فجر درحالی به پایان رسید که فیلم‌هایی نظیر «ناتوردشت» و «خدای جنگ» به‌طور کامل از دایره محاسبات داوران حذف شدند و هرکدام فقط در یک رشته فنی در میان نامزدهای کسب سیمرغ جا گرفتند.

این اتفاق درحالی رقم خورد که داوران بخش مسابقه سینمای ایران بی‌ربط‌ترین آثار جشنواره را به خط کردند و به آن‌ها تحت عنوان نامزد و برنده نهایی بها دادند.

برای نمونه به‌جز ابراز ارادت برنامه اینترنتی شهرداری به فیلم ضعیف و درهم‌ریخته «شمال از جنوب غربی» تقریباً هیچ منتقد و کارشناسی به این اثر روی خوش نشان نداد و آن را تحویل نگرفت. اما حتی انتقاد امیررضا دلاوری به کم‌وکیف حضورش در فیلم هم نتوانست اعضای هیئت داوران را از خواب زمستانی بیدار کند و باعث شود تا آن‌ها نسبت به آثار سوء انتخاب‌هایشان تجدیدنظر کنند.

اما این تنها «شمال از جنوب غربی» نبود که با حضورش در میان نامزدها و برندگان دود از سر بسیاری بلند کرد. از طرف دیگر، اسم بردن از فیلم‌های «گوزن‌های اتوبان»، «۱۹۶۸» و «صددام» و مطرح کردن آن‌ها در میان نامزدها -که در بعضی از موارد به اهدای سیمرغ هم ختم شد- جز توهین به شعور سینمایی و قوه ادراک ما در تشخیص خوب از بد چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟ این‌ها صرفاً سؤالات مقدماتی ماست و قرار هم نیست تا در این یادداشت به نقد ساختاری، ریشه‌ای و آسیب‌شناسانه جشنواره فجر، باتوجه به اشتباهات تاریخی آن در بعد داوری نهایی بپردازیم.

به عبارت دیگر ترکیب عقل سلیم با آموزه‌های سینما در حد متوسط نیز می‌تواند تصمیمات غلط هیئت داوران چهل‌وسومین دوره جشنواره فجر را برجسته کند. باری، انتخاب‌های نابجا فقط به این موارد خلاصه نمی‌شود.

براساس شنیده‌ها، سیمرغ بهترین بازیگر زن در دقیقه ۹۰ از دستان مریلا زارعی سُر خورد و به فریبا نادری برای بازی در فیلم «شوهر ستاره» رسید. درواقع، جایزه بازیگر نقش اول زن، مهم‌ترین سیمرغی بود که می‌توانست به «موسی کلیم‌الله» برسد، اما دوستان حاضر در هیئت داوران این واقعیت را نادیده گرفتند و به جایش بازی عادی -و نه شگفت‌انگیز- فریبا نادری در فیلم نه‌چندان قابل توجه ابراهیم ایرج‌زاد را لایق تحسین دانستند!

طبیعتاً جشنواره فجر چه در مرحله انتخاب آثار و چه داوری آن‌ها باید به معیاری برای دیگر جشنواره‌ها و جشن‌های داخلی تبدیل شود، ولی ارزیابی‌ها از ادوار پیشین این رویداد فرهنگی نشان می‌دهد که جز مواردی معدود، اغلب انتخاب‌ها با سبک‌سنگین‌های سیاسی، ارگانی و ملاحظات غیرسینمایی همراه بوده و تصور و انتظار ما از این جشنواره چندان با واقعیت آن در این سال‌ها مطابقت ندارد، امّا داوران در این دوره به‌قدری در انتخاب‌هایشان بد و اشتباه داشته‌اند که نمی‌توان باور کرد که عده‌ای متخصص پشت این انتخاب‌ها بوده‌اند!

از این‌ها گذشته، وقتی رضا درستکار به‌عنوان تنها منتقد جمع شش نفره داوران در مراسم اختتامیه پشت تریبون قرار گرفت با شوری انقلابی از بهروز وثوقی نام برد و از عدم حضور این بازیگر در سینمای ایران گلایه کرد. ای کاش این منتقد به جای مصرف بهروز وثوقی -که هدفی جز وایرال شدن در فضای مجازی نداشت- قدری به کار اصلی‌اش در جشنواره می‌پرداخت تا دیگران اینچنین نتایج را به سخره نگیرند.

مشاهده این خبر در منبع اصلی
-->