نورا حسینی: کبوترها روی بیشتر مجسمهها و سردیسهای شهر تهران رد سفیدی به جا گذاشتهاند. برخی، مانند مجسمه کودکی که روی کانال آب خیابان سیمرغ نشسته، آنقدر با این خطوط سفید پوشیده شدهاند که رنگ اصلی مجسمه دیگر قابل مشاهده نیست. برخی دیگر، مانند سردیسهای پرحاشیه خانه هنرمندان، در مدت کوتاهی تخریب شدهاند و حالا تفاوتهایشان با چهره واقعی هنرمند اصلی کمتر به چشم میآید.
مجسمه شهید بهشتی در میدان هفتتیر، سردیس شهید گاگیک طومانیان در میدان شعاع و بسیاری دیگر، همه نشانی از این خطوط سفید دارند. تصویری که به نظر میرسد هم برای مدیران شهری و هم شهروندان به امری عادی تبدیل شده است؛ نه کسی مطالبهای برای نظافت آنها دارد و نه مدیران شهری عجلهای برای رسیدگی به این وضعیت نشان میدهند.
اگر سری به خانه هنرمندان و سردیسهایی که در سال ۹۹ در این محل نصب شد بزنید، با سردیسهایی مواجه خواهید شد که از همان زمان رونمایی، به دلیل بیشباهتی به چهره اصلی هنرمندان، با انتقادهای زیادی همراه بودند. سردیسهایی از چهرههایی چون عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جمیله شیخی، عباس کیارستمی و مجید انتظامی. حالا آلودگی و تخریبهایی که طی این مدت کوتاه بر آنها وارد شده، آن انتقادهای گذشته را کمرنگ کرده است. به نظر میرسد که مدیریت شهری جدید چندان توجهی به مجسمههای شهر ندارد.
بیتوجهی به نگهداری از مجسمهها و سردیسها
حجت نظری، عضو سابق شورای شهر تهران، در این رابطه به خبرآنلاین میگوید:«در دوره پنجم شورای شهر تهران، تلاش شد تا در حوزههای اجتماعی و فرهنگی، نگاهی متفاوت و اقدامات متنوعی، بهویژه در شرایط سختی همچون همهگیری کرونا، انجام شود. با وجود محدودیتها، تغییرات مثبتی در حوزه فرهنگی و اجتماعی شکل گرفت. از جمله این اقدامات میتوان به برگزاری رویدادهای فرهنگی بلندمدت و ساخت المانهای شهری موقت و دائمی اشاره کرد. در این دوره، با تلاش کمیسیون فرهنگی و اجتماعی، شاهد نصب سردیسها و مجسمههای مشاهیر و مفاخر ملی و حتی برخی چهرههای جهانی در سطح شهر بودیم؛ آثاری که بسیاری از آنها همچنان در همان مکانها باقی ماندهاند. اما متأسفانه طی سه سال اخیر، نگهداشت این آثار بهشکل جدی مورد غفلت قرار گرفته است.»
به گفته او، این کمتوجهی تنها محدود به حوزه فرهنگی نیست؛ بلکه در سایر حوزهها نیز ضعفهایی مشاهده میشود. بهعنوان مثال، در حوزه خدمات شهری، وضعیت مخازن زباله بسیار نامطلوب است. یا در حوزه عمرانی، وضعیت معابر فرعی-چه از نظر آسفالت و چه از نظر پیادهروها- بسیار نامناسب است. هرچند معابر اصلی شهر تا حدودی بهبود یافتهاند، اما در معابر فرعی این مشکلات همچنان مشهود است.
![گلایه از بیمهری طولانی به مجسمههای پایتخت/ نقش و نگارهای کبوترها پاک نمیشود!/فردوسی همچنان دو رنگ مانده+ فیلم و عکس](https://media.khabaronline.ir/d/2025/02/08/4/6178928.jpg?ts=1739007311000)
نظری همچنین تأکید کرد که مدیریت شهری باید فراتر از نگاههای سیاسی عمل کند و به یک توافق نانوشته در برخی حوزهها دست یابد. نمونه این نوع توافق را میتوان در خدمات فروشگاههای شهروند یا میادین میوه و ترهبار مشاهده کرد که با تغییر مدیریتها، تغییرات اساسی در خدماترسانی آنها رخ نمیدهد. اما در بخشهایی مانند نگهداشت سرمایههای فرهنگی، این ثبات وجود ندارد و به تلاش بیشتری نیاز است.
نصب سردیسها و مجسمههای مفاخر در شهر، نمادی از احترام به هویت ملی و فرهنگی است. غفلت از نگهداری آنها، نهتنها بیاعتنایی به مدیریت شهری دوره قبل، بلکه نوعی بیاحترامی به مفاخر و مشاهیر ملی و سرمایههای فرهنگی محسوب میشود. این اقدامات در دوره پنجم مورد استقبال جامعه هنری و فرهنگی قرار گرفت. سردیسهای نصبشده در سطح شهر و مکانهایی چون خانه هنرمندان و خانه شاعران، با وجود برخی نقدها، توانست رضایت جامعه تخصصی و علاقهمندان به هنر را جلب کند. اما در دوره ششم، چنین رویکردی بهطور سیستماتیک دنبال نشد.
مشکلات مدیریت شهری در نگهداری آثار فرهنگی
به گفته نظری، اقداماتی در حوزه ساخت مجسمه و سردیس در این دوره مدیریت شهری هم انجام شده که قابل توجه است، اما مدیریت شهری از این اقدامات بهعنوان ابزاری برای برقراری ارتباط گسترده با جامعه استفاده نکرده است. نگاه ایدئولوژیک بر بسیاری از تصمیمات سایه انداخته و این حوزه بر اساس سلیقه بخشی از جامعه هدایت میشود. در حالی که نمایندگان شورای شهر باید نماینده تمام سلایق و دیدگاهها باشند و برای همه شهروندان برنامهریزی کنند.
او ابراز امیدواری کرد که در دوره هفتم، شاهد تقویت رویکردهای فرهنگی و هنری باشیم و مدیریت شهری بتواند رضایتمندی گستردهتری را در میان جامعه تخصصی و عموم شهروندان ایجاد کند.
وضعیت نامناسب نظافت و نگهداری مجسمهها
علیرضا نادعلی، رئیس کمیته هنری شورای شهر تهران، نیز در پاسخ به این پرسش که «چرا شهرداری تهران در برخی نقاط پرمخاطب، توجه کافی به نظافت و نگهداری مجسمهها و سردیسها ندارد؟» به خبرآنلاین گفت: «در کمیته هنر شورای شهر، ما بر این باوریم که زیباسازی و آراستگی میادین و نقاط خاص شهری نهتنها تأثیر فرهنگی دارد، بلکه بر روحیه و حال شهروندان نیز اثرگذار است. برای مثال، فردی که در ترافیک و آلودگی هوای شهر قرار دارد، ممکن است با دیدن یک صحنه زیبا، مانند یک میدان آراسته یا یک آبنمای جذاب، حال بهتری پیدا کند.»
نادعلی با اشاره به مشکلات مرتبط با مبلمان شهری گفت: «برخی مشکلات، مانند آلودگی هوا، به سادگی قابل حل نیستند و نیاز به زمان و برنامهریزی بلندمدت دارند. اما اقداماتی مانند نصب و نگهداری مناسب از تندیسها، سردیسها، آبنماها و سایر عناصر زیباسازی، میتوانند بهسرعت تأثیرگذار باشند. متأسفانه، در سالهای گذشته نسبت به نگهداری از آبنماها و تندیسها کوتاهی شده است. هرچند در دوره اخیر، سرعت نصب المانهای هنری افزایش یافته و توجه به هنرهای تجسمی بیشتر شده، اما نگهداری و نظافت آنها همچنان مغفول مانده است.»
رئیس کمیته هنر شورا تأکید کرد: «نگهداری از تندیسها و سردیسها نیازمند تقسیم وظایف روشن میان مناطق و سازمانهای مربوطه است. انتخاب مکان مناسب برای نصب، حفظ حریم آثار و نگهداری آنها باید بهصورت متمرکز و با نظارت دقیق انجام شود. لازم است سازمان زیباسازی، با همکاری مناطق، در این زمینه جدیتر عمل کند. من حتماً گزارشهایی از رئیس سازمان زیباسازی خواهم گرفت و این موضوع را پیگیری میکنم.»
بیمهری به مجسمههای شهری
بیتوجهی به مجسمههای شهری در بسیاری از دورههای مدیریت شهری قابل انکار نیست. از سرقتهای مداوم مجسمههای پایتخت گرفته تا بیتوجهی به مصوبه حفظ حریم مجسمهها و آثار هنری شهر، یا دو رنگ ماندن مجسمه فردوسی که با وجود وعدهها برای ترمیم، همچنان در وضعیت نامناسبی باقی مانده است. حتی مجسمههای کودک پارک دانشجو که اخیراً خبر غیب شدن آنها منتشر شد، همه نمونههایی از این بیتوجهی هستند و در این میان، کبوترها همچنان بر روی این آثار نقش و نگار خود را بهجا میگذارند.
۴۷۲۳۲