به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، عصر امروز دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر معظم انقلاب برگزار شد.
در این دیدار پیش از سخنان رهبر انقلاب، نمایندگان اتحادیههای دانشجویی؛ تحکیم وحدت، جامعه اسلامی دانشجویی، جنبش عدالتخواه دانشجویی، بسیج دانشجویی، اتحادیههای دانشجویی دانشگاه آزاد و گروههای جهادی دانشجویی به بیان نکاتی پرداختند. رادمنش دبیرتشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل نیز به دلیل کمبود وقت متن سخنان خود را به رهبرانقلاب تقدیم کرد.
ضعف نظری نخبگان مانع ایجاد ایدههای جدید حکمرانی شده است
محمدرضا مریمی، دبیرجنبش عدالتخواه دانشجویی، در دیدار امروز دانشجویان با رهبر انقلاب به نمایندگی از این اتحادیه دانشجویی نکاتی را مطرح کرد.
متن سخنان وی به شرح ذیل است:
انقلاب اسلامی، روح دین را در متن زندگی مردم دمید و تبلور آن، تولد جمهوری اسلامی شد؛ نظامی که مهمترین تفاوت آن از دیگر حکومتهای دنیا، پیوند توحید با تحقق عدالت اجتماعی بود، که پیشبرد آن مطابق آیه شریفه (لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط) بهواسطه مردم است. به طوری که طبق آیه: «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون» جمهوری اسلامی هرگونه سلطهگری و رابطه غیر توحیدی را نفی میکند.
این نظام در تاریخ 46 ساله خود توانست با پشتوانه مستضعفان به جهان نشان دهد که میتوان در مقابل سلطهی طاغوتها و مستکبرین ایستاد و با شاخص قرار دادن عدالت، پیشرفت کند. اما به تعبیر قرآن همواره گروههایی چون مُترِفین، اَحبارُ و رُهبان، مَلَأ و طواغیت، معارض نظام بیطبقهی توحیدی بودند؛ ما معتقدیم طی این پنج دهه از عمر انقلاب نیز، همسو با دشمنان خارجی، گروههای مشابهی برای تصاحب قدرت تلاش کرده و جهتگیریهای معارض با نظام را دنبال کردهاند.
در ادامه، تحلیل خود از تاثیرات حضور این گروهها بر فضای کشور را خدمتتان روایت میکنیم:
1-حذف مستضعفان از سیاستگذاریهای اقتصادی:
پس از جنگ تحمیلی و در دولت سازندگی، نگاهی برآمده از تفکر سرمایهداری جهانی در فضای اقتصادی میدان پیدا کرد؛ که مکمل آن ساخت دوگانهی «توسعه یا عدالت» توسط مُترِفین برای در دستگیری جریان پول و ثروت بود؛ تا با هر حادثهای این طبقه ثروتمندتر و مردم فقیرتر شوند. نتیجه آن، پیوند دولتهای بعدی با نگاه سرمایهداری شد.
نگاهی که مستضعفان را از اولویتها حذف و تنها بار تصمیمات اقتصادی را بردوش آنها قرار میدهد. برای نمونه در سیاستهای نظام بانکی و پولی، مستضعفان کمترین دسترسی به تسهیلات بانکی مثل وام ازدواج، مسکن یا اشتغال را دارند، در صورتی که سرمایهداران قدرتمند، دستشان برای دریافت وامهای کلان از همان بانکها باز است. مثالی دیگر مدل دلالی و بنگاهداریِ افسارگسیختهی بانکهای خصوصی است که جریان توزیع ثروت را به سمت مترفین تغییر میدهد.
موضوعی که در واگذاریهای مبهمِ صنایع و معادن نیز صادق است. در یک شرایط نابرابر اقتصادی، این نوع واگذاری به معنای تقدیم ثروت به سرمایهداران و افزایش بهرهکشی از مستضعفان است. یکی از نتایج تلخ آن را امسال با جان باختن 52 کارگر معدنجوی طبس تجربه کردیم.
از طرفی این رویکرد با استضعاف بیشتر مردم، آنها را درگیر تأمین معاش کرده و فرصت رشد و مشارکت در میدان سیاست را از آنان میگیرد. رویهای که مقابل شیوۀ حکمرانی علوی است. به همین دلیل، جنبش عدالتخواه طی این سالها، دوشادوش کارگران در مقابل سرکوب دستمزدشان مقاومت کرده است.
ناگفته نماند که نمیتوان از اثرات فرهنگی این نوع نگاه اقتصادی چشم پوشید. این نگاه، اشرافیت و تَبَرُج را در جامعه به ارزش تبدیل خواهد کرد تا بقای خود را حفظ کند. زیرا با چنین ارزشهایی، ارادهای برای تحقق عدالت باقی نخواهد ماند.
2- منفعل کردن مستضعفان با تغییر فرهنگ سیاسی
احبار و رُهبان با دوگانهی «مصلحت یا عدالت»، سعی در سرکوب روحیه آرمانخواهی و سلب حق تفکر و تکلم از مستضعفان دارند. موضوعی که امتداد آن فرهنگ سیاسی جامعه را به سمت استبدادخواهی سوق میدهد. این امر به هنگام انتخابات یا بررسی کابینه دولت به خوبی قابل مشاهده است. زمانی که میل به تبعیتِ بیچونوچرا از هستههای قدرت، جای تلاش برای یافتن اصلح را میگیرد.
در صورتی که در جمهوری اسلامی، رشد مردم هدف است و قانون اساسی، اصول مشخصی برای نقشآفرینی مردم در حکومت دارد. مواردی چون اصل 90، اصل 173 و اصل 27 قانون اساسی، در عمل بهواسطهی محدودیت اعمال شده بر آنها و همچنین فقدان سازوکاری برای به نتیجه رسیدن اعتراضات، تضعیف شدهاند. از طرفی قوه قضائیهای هم که باید بر اجرای قانون نظارت کند؛ باتوجه به عملکرد اخیر این قوه و رویکردش در انتخابات گذشته، به نظر میرسد خود درگیر بازیهای سیاسی شده است.
چنین وضعیتی، فرصت را برای دور زدن قانون توسط سودجویان مهیا میکند. نمونهی آن، نادیده گرفتن قانون شفافیت قوای سهگانه است که با وجود گذشت 150 روز از اتمام مهلت اجرای آن، همچنان بر زمین مانده است. به همین دلیل، فرزندانتان در جنبش عدالتخواه شکایتی را به کمیسیون اصل 90 مجلس تقدیم کردند، اما تاکنون پاسخی دریافت نکردهایم. رهبر ما، با این توصیف چگونه میتوان اجرایی شدن چنین قوانینی را پیگیری کرد؟
3- تضعیف نقش مستضعفان در فضای سیاسی
امروز عدهای برای حفظ قدرت خود، با سواستفاده از ایجاد ساختارهای موازی مانند شوراهای عالی و همچنین سواستفاده از قدرت رسانهای و دسترسیهای امنیتی خود، جریانهای سیاسی مستقل را تضعیف کرده و مردم را دور میزنند. روندی که موجب تشدید حس نانمایندگی در مردم میشود.
قطعا یکی از دلایل عدم رویش ایدههای جدید در حکمرانی، ضعف نظری و رخوت در میان نخبگان و علما است. اما ما معتقدیم ثبات و ممانعت پدرخواندگان سیاسی نیز تأثیر جدی بر این موضوع دارد. طوری که آنها جز حل شدن در نظم جهانی و تغییر تئوریک جمهوری اسلامی، هر ایدهای برای اداره کشور را ناکارآمد نشان میدهند. لکن میتوان با تکیه بر سیاستهای کلی نظام و همچنین میدان دادن به جریانات مستقلی که آن را نمایندگی میکنند، کشور را از گردنههای خطرناک امروز عبور داد. اما امروز چه میزان از سیاستهای کلی، به قانون تبدیل شده و مورد عمل قرار گرفته است؟
این گروهها با جلوگیری از مواجهه جریانات مستقل با چالشهای حکمرانی، امکان رشد را از آنها میگیرند. برای نمونه تشکلیابی میتواند به پویایی فضای سیاسی کشور کمک کند. اما علیرغم تأکید قانون اساسی، این مهم با سنگاندازی مواجه شده است. بهطوری که کار از تشکلیابی اقشار هم عبور کرده و به تشکلگیری دانشجویی رسیده است. این گروهها مستقیماً مقابل تأسیس تشکلهای دانشجویی عدالتخواه هم میایستند.
رهبرما، شما در دیدار گذشته، بر عدالت و فعال شدن تشکلها در دانشگاه، تأکید کردید. ما نیز به فرمان شما گوش جان سپردیم. اما امروز به ما اعلام میشود که گروههای قدرتطلب مانع شکلگیری جنبش عدالتخواه در دانشگاهها هستند و متولیان آموزش عالی کشور هم میگویند در مقابل آنها کاری از دستشان ساخته نیست! رهبرما؛ حال با این رویکرد ضد عدالت، چگونه میتوان روحیه آرمانخواه را به میدان دانشگاهها آورد؟
4- مقاومتزدایی از ملت
یکی از مهمترین اهداف این گروهها، استحالهی جمهوری اسلامی است. آنها با ساخت دوگانه مقاومت یا زندگی القا میکنند که مقاومت طرحی برای زندگی ندارد و به دنبال عبور از آن هستند. از این رو مانع مردمیشدن مقاومت میشوند. نمونه این مقاومتزدایی در کنش این گروهها پس از طوفان الاقصی، با محدود کردن کنشهای مردمی و روایتِ صرفا نظامی از مقاومت، مشهود است.
چنین رویکردی، مقاومت را از بستر اجتماعی جدا کرده و زمینهی سوءاستفادهی گروههای قدرتطلب برای تبدیل ملتی مقاوم به ملتی تسلیمشده را فراهم میکند. موضوعی که موجب تضعیف بازدارندگی کشور نیز میشود؛ چراکه وجود تفکرِ مقاومت در ملت، ضامن امنیت است و تضعیف این موضوع دشمن را دچار خطای محاسباتی میکند.
ما به قدرت نظام معتقدیم، اما بیم داریم که ایده حل شدن در نظم جهانی یا به تعبیری همان ایده نرمالسازی، در میان مسئولان امنیتی و نظامی ما نیز نفوذ کند و آنها را در میانهی یک جنگ وجودی با رژیم صهیونیستی، به دیپلمات و بیانیهنویس تبدیل سازد و ارادهشان را در بر هم زدن معادلات دشمن تضعیف کند.
این چهار عامل عرصه را بر جریانات مستقل تنگ کرده و قدرت را در انحصار عدهای خاص قرار میدهد که باعث نگرانی ما از استبداد این گروهها در آینده کشور میشود.
رهبرما! ما معتقدیم که جبران عقبماندگی در عدالت، در گروی رسیدن جریان حزباللهی به یک فهم عمومی، دربارۀ اهمیت ظهور جریانی منسجم، برای برپایی عدالت در میدان است. امری که نیازمند خلق ایدههایی نو و جبران عقبماندگی در ساحت اندیشه است؛ اما برخلاف تأکیدات شما بر لزومِ جبرانِ عقبماندگی در عدالت، عموم عالمان، ائمه جمعه و تریبونداران، یا دغدغهای نسبت به این موضوع ندارند و یا به دلیل نگرانی از فشار گروههای ضد عدالت، در این رابطه سخن نمیگویند.
مقام معظم رهبری، به نظر شما باوجود فشار این گروههای عدالتستیز و به حاشیه رفتن آرمان عدالت در میان متفکرین و سخنوران، راه حل بهبود وضعیت عدالت در کشور چیست؟
نیازمند خیزش مسئولانه تشکلها در تربیت انسانهای مسئول هستیم
مهدی بزمه، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز در دیدار امروز به نمایندگی از بسیج دانشجویی سخنانی را مطرح کرد.
متن سخنان وی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ"
انقلاب اسلامی ایران را میتوان تجلی ارادهی تام ملت در راستای تحقق استقلال و رهایی از وابستگی به هر قدرت خارجی دانست. در واقع، استقلال، اصلیترین دلیل منطقی ما برای تبیین انقلاب عزیزمان به هر انسان در هر نقطهی جهان است.
اکنون، پس از گذشت حدود نیم قرن، منطقهی غرب آسیا آبستن تحولاتی عمیق و سرنوشتساز است. تجربهی تلخ مهندسی سیاسی ناشی از دخالت نظام سلطه در منطقه، ایجاد اختلافات اجتماعی، دینی و قومی، و دستاندازی به استقلال کشورها، بیش از پیش آشکار شده است.
در جهانِ پس از طوفان «الأقصی»، خوانشی نو و عقلانی از تاریخ شکل گرفته که با قرائت اصالتبخش خود، حق حاکمیت مردم در برابر دولتهای استعمارگر را رسمیت داده و نظمی جدید مبتنی بر مقاومت مردمی را رقم زده است.
ایستادگی و مجاهدت شهیدان، از میرزا کوچکخان تا حاج قاسم سلیمانی، سید ابراهیم رئیسی، و امروز اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله، بر همگان ثابت کرد که در دوگانهی «سازش و مقاومت»، این مقاومت است که هزینهی کمتری دارد و تنها راهحل کارآمد در برابر استکبار غربی، تأمین رفاه اجتماعی و پیشرفت همهجانبه است.
این همان مقاومتی است که در آن، انسانی همچون یحیی سنوار با درک درست از صحنهی نبرد، مسئولیت طراحی سنجیدهای را بر عهده میگیرد که کلانپروژهی عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را بر هم میزند و از او اسطورهای حقیقی برای آزادگان جهان میسازد.
در مقابل، کسی که به هیمنهی پوشالی آمریکا اعتماد میکند و سازش را جایگزین مقاومت میسازد، همچون زلنسکی، جز تحقیر و از دست دادن استقلال کشورش، دستاوردی نخواهد داشت.
آری! نور شهادت چمران، حاج قاسم، سید حسن و شهدای عزیز محور مقاومت، گواه این حقیقت است که آینده را تنها کسانی میسازند که مسئولیت مقاومت را پذیرفتهاند.
دانشگاه؛ سنگر نخست حل مسائل کشور
درخت تنومند مقاومت، برای بالندگی، با موانعی روبهرو است. دانشگاه، بهعنوان نخستین سنگر حل مسائل، نقشی کلیدی در زدودن موانع رشد کشور دارد.
آنچه نهاد علم در غرب برای سایر کشورها صادر میکند، نسخهای جعلی است که تنها خروجی آن، تربیت انسانهایی بیتفاوت، منفعل و مقلد است. اما کلید پیشرفت ایران امروز، تربیت «انسانِ مسئول» است؛ انسانی که با نگاه تکلیفمحور، در هر جایی که مدار پیشرفت کشور نیازمند نقشآفرینی او باشد، حضوری عاقلانه و فعالانه دارد و بهدلیل اعتقاد عمیق به ایدهی جمهوری اسلامی، مسیر تعالی کشور را میگشاید.
چنین انسانی، برای دفاع از ارزشها، شبها را با چشمانی بیدار سپری میکند و لحظهای از مسئولیت خود غافل نمیشود.
انحراف دانشگاه از مسیر تربیت «انسان مسئول»
اما چرا نهاد علم غربی در ایران بستری برای تربیت «انسانِ مسئول» فراهم نکرده است؟ چرا میدان پرورش «انسانِ خلاق و متفکر» به عرصهای برای شکلگیری «انسانی مقلد و بیتفاوت» تنزل یافته است؟
این تفکر را میتوان در عرصهی سیاست نیز مشاهده کرد؛ جریانی که بهجای حل مسائل روز کشور، در یک فرار رو به جلو، همهی مشکلات - حتی آلودگی هوای تهران و ترافیک شهری - را به روابط خارجی گره میزند. برخی دیگر نیز در نسخهای پیشرفتهتر، «مذاکره» را تنها راهحلِ - بهاصطلاح خودشان - «نرمالسازی» چهرهی امنیتی ایران میدانند.
در حالی که کشورهای غربی یکی پس از دیگری از کنوانسیونهای خودساختهی خود خارج میشوند، این جریان، پیوستن به کنوانسیونهایی مانند CFT و پالرمو را تبلیغ میکند.
اگر شهیدان طهرانیمقدم، فخریزاده، احمدیروشن و شهریاری در بند استانداردهای غرب برای ارائهی چهرهای بهاصطلاح «نرمال» از جمهوری اسلامی ایران بودند، هرگز نمیتوانستیم در دنیای سلطهگران، از افتخارات دفاعی، موشکی، پزشکی و هستهای خود سخن بگوییم.
این جریان در اقتصاد نیز نسخههایی تجویز میکند که چیزی جز وابستگی در پی ندارد. نسخههایی که نهتنها اهداف بزرگ ملت ایران را به سخره میگیرند، بلکه تحقق رشد 8 درصدی اقتصاد را نیز خیال واهی میدانند.
دانشگاه؛ کانون تربیت انسانهای مسئول
در چنین شرایطی، چگونه میتوان الگوهایی از «انسان مسئول» را در برابر چشم جوانان، بهویژه دانشجویان و اساتید جوان، قرار داد؟
پاسخ روشن است: باید دانشگاه را به میدان اصلی پیشرفت کشور تبدیل کرد و با بازتعریف نقش آن در منطق ایران اسلامی، جایگاه آن را با تحولات سریع و رو به جلو در عرصهی ملی و بینالمللی همگام ساخت.
تحقق این هدف، نیازمند خیزش مسئولانهی تشکلهای دانشجویی است. این تشکلها باید از مکتب انسانهای مسئول در تاریخ درس بگیرند؛ انسانهایی که بنبستهای فناوری را به قلههای علمی در زیستفناوری، صنایع فضایی و موشکی تبدیل کردهاند و بنبستهای منطقهای را به جبههی جهانی مقاومت پیوند زدهاند. دانشگاه باید مسئولیت تربیت چنین انسانی را بپذیرد.
بسیج دانشجویی؛ پرچمدار تربیت انسان مسئول
بسیج دانشجویی، با ابتکاراتی مانند رویکرد دانشکدهمحوری، سازماندهی هزاران گروه جهادی در سراسر کشور، میدانداری در راهیان نور و پیوند دادن مسائل اساسی فناوری جبههی مقاومت به دانشگاهها - مانند رویداد ملی «سورنا» در تلاش است تا به کارخانهای برای خلق «انسان مسئول» در دل نهاد علم تبدیل شود.
امید است این حرکت مسئولانه، تحت توجهات حضرت ولیعصر (عجلالله تعالی فرجهالشریف) و هدایتهای حکیمانهی رهبر معظم انقلاب، به الگویی مطلوب برای زیست مسئولانه و تغییر شاکلهی نهاد علم منجر گردد.»
جامعه اسلامی دانشجویان: هوش مصنوعی در ایران متولی ندارد
محمدی، دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در دیدار امروز دانشجویان با رهبر انقلاب به نمایندگی از این اتحادیه دانشجویی نکاتی را مطرح کرد.
متن کامل سخنان وی به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ما در زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم.
ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند.
تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم، و یا زخم بخوریم و به خاک بیفتیم.
و الا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند.
شهید مظلوم دکتر بهشتی
سلام و درود بر شهدای مجاهد طوفان الاقصی که بر فراموشی رفتن آرمان مقدس فلسطین مهر پایان زدند و در یک کلمه "عادی سازی" را نقش بر آب و معاهده ابراهیمی را به مبارزه عاشورایی حسینی تبدیل کردند.
و درود بر جمهوری اسلامی عزیز!
آخرین سنگر دفاع از انسانیت که شرافتمندانه پناه مظلومان عالم است و بازهم نشادن داد که علم لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ را هیچ گاه بر زمین نگذاشته و نخواهد گذاشت!
حیف است که از عزت و اقتدار جمهوری اسلامی در جهان بگوییم و از مظلومیت جمهوری اسلامی در نزد برخی مدیران خود سخن نگوییم.
آقا جان، جای تعجب است که بعد از گذشت حدود نیم قرن از انقلاب اسلامی، تجربه تاریخی ملت، تاکیدات حضرتعالی و مواضع اخیر ریاست محترم جمهور، هنوز هم تفکری در ساختار وجود دارد که منفعلانه در انتظار معجزه است! و با خود کم بینی و ایجاد یاس و ناامیدی چنین القا می کند که تنها گزینه پیشرفت کشور مذاکره با کدخداست!
خطاب به این آقایان باید عرض کنیم که تجربه تلخ دهه از دست رفته نود که ماحصل گره زدن همه مسائل کشور به مذاکره بود هنوز از خاطر ملت پاک نشده است.
اما اگر حافظه حضرات دچار اخلال شده است، حداقل از تجربه تلخ رئیس جمهور اوکراین عبرت بگیرند. روزی از یک سلبریتی تبدیل به قهرمان جنگ شد و بعد از آنکه تاریخ مصرفش تمام شد، چنین ذلت بار در مقابل جهانیان تحقیرش نمودند. البته استثنائا در این اتفاق ما از ترامپ متشکریم که در کوتاه ترین زمان ، چهره واقعی آمریکا را عریان می کند.
خطاب به دوستان غربگرای در داخل هم بیتی از اخوان ثالث را یادآور می شوم:
چرا بر خویشتن هموار باید کرد، رنج آبیاری کردن باغی، کزان گل کاغذین روید؟
انتظار ما از مدیران این نیست که بالا رفتن نرخ دلار و گرانی افسارگسیخته کالاها که مردم را در تنگنا قرار داده است را به تماشا بنشینند. مطالبه ما از رئیس جمهور محترم سر و سامان دادن به وضعیت معیشت مردم با ایجاد یک مرکز فرماندهی اقصادی منسجم است.
آقای رئیس جمهور، وفاق مسئولین و مدیران برای بقاء تاثیری بر سفره ملت ندارد! وفاق واقعی و همه گیر بر سر پیشرفت و تحول ایجاد می شود نه بقاء و سکون!
باور ما بر این است که ایران قوی، آرمان مشترک همه ماست.
اگر تک گزینه ای کردن پیشرفت ایران را نفی می کنیم به آن دلیل است که گزینه ها بسیار است.
راه حل در ایجاد یک تحول اساسی و نهضت ملی جهت استفاد از ظرفیت های بالقوه و بالفعل کشور است.
تحولی با عنوان انقلاب بهره وری
-انقلاب بهرهوری، یعنی استفاده اثربخش و کارآ از همه ظرفیت ها و امکانات کشور و ایجاد امکان نقش آفرینی برای آحاد ملت.
-یعنی بکارگیری هر قطره نفت، هر متر زمین، و هر ساعت کار نیروی انسانی در راه درست و به روشی درست.
-استفاده از ظرفیت بریکس و شانگهای در سیاست خارجه و خلاصه نکردن جهان در یک کشور!
-افزایش سهم شرکت های دانش بنیان در تولید ناخالص ملی به جای افزایش صرفا کمی تعداد آنها!
-یعنی استفاده از ظرفیت بافت فرسوده برای تامین مسکن.
-حذف نهاد های موازی کار، دیوان سالاری های زائد و بسط ید حکمرانان محلی برای حل مسائل بومی.
-یعنی ایجاد درگاه ملی مجوزهای کشور و تسهیل فضای کسب و کار.
انقلاب بهره وری، مدیرانی تحول گرا می خواهد اما شاهد آن هستیم که انتصابات دولت به سمت سیاسی کاری می رود که خروجی آن گاها انتصاب مدیرانی است که نسبتی با جمهوری اسلامی و ایران قوی ندارند و همیشه سر بزنگاه ها لغزیده اند.
اما آقا جان، متأسفانه علیرغم تاکیدات شما در دو دهه گذشته بر اقتصاد و تولید، هنوز هم بوی نفت از اقتصاد ما استشمام میشود و با رسیدن به اقتصاد مقاومتی مطلوب فاصله داریم.
چرا؟ چون ساختار حکمرانی ما ضد تولید است. هنوز هم بخش خصوصی برای فعالیت باید چکمه های آهنین بر تن کند تا از موانعی که ساختار حاکمیت برای او ایجاد می کند، عبور نماید.
اما رهبرا، به برکت جمهوری اسلامی در نیم قرن گذشته بسیاری از تکنولوژی ها را بومی کرده ایم. حال، امروز جهان در آستانه یک انقلاب تکنولوژیک با عنوان هوش مصنوعی قرار دارد.
ما معتقدیم که هوش مصنوعی میتواند میانبر پیشرفت ایران باشد و به تحقق انقلاب بهره ری در ایران کمک شایانی نماید. امسال در جامعه اسلامی دانشجویان به عنوان موذنین جامعه فریاد زدیم که هوش مصنوعی صرفاً یک ابزار پیشرفته نخواهد بود، بلکه همانند انرژی هسته ای و فضای مجازی یک پدیده حاکمیتی است.
ما نسبت به انرژی هسته ای فعالانه عمل کردیم و ثمراتش را هم دیدیم. اما در فضای مجازی منفعل بودیم، خواب ماندیم و نماز امت قضا شد و حالا میبینیم که فضای مجازی که صرفاً یک ابزار تکنولوژیک بود امروز به کلان مسئله فرهنگی، اجتماعی و حتی امنیتی تبدیل گشته است.
آقا جان علیرغم تاکیدات حضرت عالی درباره اهمیت هوش مصنوعی و ایجاد سازمان ملی هوش مصنوعی در دولت گذشته که مورد تایید شما هم بود، متاسفانه در حال حاضر هوش مصنوعی در ایران متولی ندارد و بلاصاحب است.
از طرفی چندین سند متفاوت و موازی از دستگاه های مختلف تهیه و ابلاغ شده است که جز سردرگمی، حاصلی ندارد.
خوشبختانه طرح ملی توسعه هوش مصنوعی با پیگیری فرزندانتان در جامعه اسلامی دانشجویان و نمایندگان محترم در مجلس در حال ارائه است که اگر تصویب شود می تواند یک جهت گیری یکپارچه و قانونی در این زمینه فراهم نماید.
درخواست ما از مسئولین ، تسریع در تصویب این طرح است.
آقا جان، در دیدار گذشته از جنبش دانشجویی و دانشگاهیان تلاش برای رسیدن به دو امر مهم اداره کشور به شیوه اسلامی و ارائه یک الگوی موفق از کشورداری برای جهانیان را مطالبه فرمودید.
فرزندان شما معتقدند که تحقق این دو امر مهم، از مسیر تربیت نیرو می گذرد که تشکلهای دانشجویی به عنوان گلوگاه تربیت نیروی تراز انقلاب اسلامی می توانند در این امر نقش آفرین باشند. به شرط آنکه، بازتعریفی از الگوی جوان مومن انقلابی تراز داشته باشند. آقا جان در صورت امکان لطف بفرمایید و ویژگی های این الگو را برای فرزندانتان تبیین بفرمایید!
برداشت ما این است که چنین نیرویی اولا انسان متعهدی است. متعهد به اسلام، مردم و وطن.
و مجهز به مبانی فکری، عقیدتی و سیاسی
در وهله دوم، مسئله محور و ماموریت گراست.
و در قدم بعدی، به صورت دغدغه مند به فکر تخصص و فتح دروازه های دانشی حوزه خود است و در این مسیر شب و روز ندارد.
با چنین الگوی شایستگی ای، حاج قاسم های مقاومت، طهرانی مقدم های موشکی، مجید شهریاری های هسته ای و آشتیانی های ژنتیک و آوینی های رسانه تربیت می شوند.
آقا جان به فضل و امید الهی و با راهبرد تربیت نیروی تراز انقلاب اسلامی، نهضتی از جوانان انقلابی مسئله محور، ماموریت گرا و متخصص در دفاتر سراسر کشور اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در حال شکل گیری است که نوید بخش رویش نسلی امیدبخش و اثرگذار در معادلات آینده انقلاب و جمهوری اسلامی خواهد بود.
آقا جان، در پایان از شما میخواهم برای فرزندانتان در جامعه اسلامی دانشجویان دعا کنید تا نسبت به ولایت و ملت سرباز باشیم و نسبت به میدان مسائل و مشکلات، سردار...
برخی پیشرفت دانشگاه را قربانی منازعات سیاسی خود کردند
متن سخنان، علی رادمنش، دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل نیز به دلیل کمبود زمان متن سخنان خود را به رهبر انقلاب تقدیم کرد.
متن سخنان وی به شرح ذیل است:
سلام گرم و خالصانه اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور را محضرتان تقدیم مینمایم.
پیشرفت های نظام جمهوری اسلامی ایران طی 5 دهه گذشته در حوزه های راهبردی و تخصصی، علمی و عمرانی، امنیتی و نظامی، دفاعی و هسته ای، اگرچه موجب حیرت تحریم کنندگانِ همیشگی کشور گردیده، اما به دلیل عدم توازن با پیشرفت اجتماعی، مورد توجه و تأملِ مردم در ارزیابی کلی از کارآمدی کشور قرار نگرفته است.
پیشرفت اجتماعی مربوط به حوزه هایی است که ارتباط بیشتری با روزمره مردم دارد. از جمله رفاه اجتماعی، آموزش و پرورش، و بهداشت و درمان.
نخست؛ رفاه اجتماعی:
تامین حداقلِ رفاه، وظیفه دولت است. اما این وظیفه، برای بخشی از جامعه به آرزو بدل شده است. بانک ها از اختیار دولت ها خارج شدهاند، بانک ها آدم برمی دارند و آدم می نشانند، به خاطر حفظ برخی از بانک ها، به اندازه نیمی از نیاز کشور، پول خلق میشود، تورم تولد مییابد، بزرگ میشود و به کفِ خیابان میآید. آنجاست که از مالِ مردم ایران به نام ایران ، مال می سازند و معیشت مستضعفین برایشان مهم نیست. خلاصه تا بانکها به این نحو اداره میشوند، هرچه در اقتصاد مردمی بکوشیم، آب در هاون کوبیده ایم.
رهبر عزیز انقلاب
یکبار در همین جلسه فرمودید:«اسم را بدون محتوا به کار نبرید». در اقتصاد نیازمند بازسازی انقلابی هستیم، بی آنکه حرمت کلمه«انقلابی» را با ایدههایی ناپخته و «شبه علمی» ، یا اضافه کردن بدون پیشوند و پسوند اسلامی به اقتصاد بشکنیم.
به نظر ما، در شرایط کنونی شبکه ای از مواسات، با حمایت های دستگاهی و مردمی باید ایجاد شود. جامعه ایران به حسب آنچه در جنگ و کرونا و ایام دیگر تجربه کرده است، ظرفیت مناسبی برای ایده های مواساتی دارد. از سوی دیگر نیاز به ایده های جدید دانشگاهی، و بهره گیری از ایده های جایگزین ، همچون اقتصاد دریا محور و دانش بنیان به جای اقتصاد نفتیِ تحریمی میباشد. علی رغم تمامی پیشرفت ها، در حوزه دانش بنیان هنوز ساختاری پرکار و پیشرو، برای بکارگیری دانشِ تولید شده جهت ارتقای کیفیت زندگی مردم نداریم.
اقتصاد ایران نیاز به حضور دانشگاه و مردم دارد، با اقتصاد مردمیِ دانشگاه محور، دیگر شاهد این نیستیم که هر از چند گاهی عده ای خبیثانه برای رسیدن به مقاصد سیاسی و یا به دنباله سوداگری خود دست به گروگان گیری معیشتی مستضعفین بزنند.
دوم؛آموزش و پرورش
با گذر از دو گانه مدارس پولی و غیر پولی امروز باید از مدارس آینده دار و بی آینده صحبت کنیم. ما، در جمهوری اسلامی، اساسی ترین رکنِ اجتماعی شدن کودک و نوجوان را، رها کرده ایم. مهمترین پایگاه تولید انسانِ مؤثر برای ساخت ایران را، بی پناه گذاشته ایم. آیا بودجه کافی نداریم؟ فقط در یک فقره و در زمانی که حقوق معلمین به نیمه ی ماه هم نمیرسد. بودجه چند هزار میلیاردیِ اختصاص یافته به سازمان های فرهنگی گوناگون، به جیب پیمانکارانی میرود که خروجی اقدامات آنها، فرهنگ سازی بنری در سطح شهرها است. این خطاها برای نظامی، در آستانه 50 سالگی، بد و تکراری نیست؟
نگرانی جدی در مدارس ما، عدم وجود تربیت درست بر اساس فرهنگ ایرانی-اسلامی است. باری، چه زیبا فرمودید که دانش آموز ما باید به ایرانی بودن خودش افتخار کند! که افتخار کردن هم دارد. اما پیش از دانش آموز آیا خود معلم نباید به این هویت افتخار کند!
ایران، مسئله و دغدغه چه تعداد از کادر آموزشی ماست؟ اگر خدای ناکرده بخشی از جامعه ی آموزشی کشور، فاقد تعهد لازم به ایران و اسلام باشند، کتاب های آموزشی توانسته جایشان را پرکند؟ تحقیقاً باید عرض کنیم که جای خالی مفاخر، در تألیف کتب درسی حس می شود. اساتید دانشگاهی و دانشجویان متخصص باید نقش مهم خود در این حوزه را ایفا کنند.
نکته دیگر آن است که در بخش مهمی از دستگاههای فرهنگی و آموزشی ما، مدیران کم سواد، با فتواهای صد من یک غاز، برای چندصباح ماندن بیشتر روی صندلی، دوگانه غلط ایران یا اسلام را پررنگ میکنند تا مثلا خود را اسلامی تر و یا انقلابی تر معرفی کنند! آیا این دوگانه، دوگانه مد نظر دشمنان نیست؟ آیا میخواهیم بگوییم که ما به عنوان ایرانی مسلمان، تاریخی 46،45 ساله داریم؟ حیف نیست که در رویکردهای آموزشی جای خالی تاریخ پرافتخار ایرانی، اسلامی و شیعی،نادیده گرفته شود؟ حال آنکه زلف حقیقت جمهوری اسلامی به زلف بوعلی ها، ملاصدراها، فردوسی ها، ابوریحان ها و ... گره خورده است.
حسنین هیکل روزنامه نگار مصری، چندسال پیش از این با اشاره به موفقیت های منطقه ای ایران گفته بود: ایران پس از 2500 سال به مدیترانه برگشت. جمهوری اسلامی وارث حقیقی قدرت ایران است و باید این موضوع را سر دست بگیرد
بهداشت و درمان
در حوزه علوم پزشکی با به اسیر گرفتن دانشجو و فرآیندهای آزاردهنده، او را به دامن کشورهای حاشیه خلیج فارس میفرستیم. افرادی که عموما راضی به رها کردن خانواده های خود نیستند، بخاطر عدم تناسب میان درآمد و فشار کاری ترک وطن میکنند. واقعیت آن است که با بهانه کمبود نیرو در بیمارستان ها، اضافه کار اجباری را برای پرستاران تجویز میکنند و در نهایت متخصصان در بیمارستان های دولتی کار را به دستیاران سپرده و خود را در جریان تجارت به جای طبابت غرق میکنند.
برای برقراری عدالت اجتماعی در حوزه بهداشت و درمان، نیاز به ایده هایی داریم که درمان را ارزان و فراگیر کند. این ایده ها جز از دل دانشگاه و کارنخبگان بیرون نمیآید.
مصداق اساسی آن درست در زمانی است که شرکت های دانش بنیان توانسته اند ربات های جراح را تولید کنند، ولی وزارت بهداشت ما گامی در جهت عدالتِ درمانی و بهره مندی مناطق مختلف از پزشکان حاذق برای انجام جراحی به وسیله همین ربات ها برنامهای ندارد. یا آنکه توزیع نامتوازن دارو و فاصله طبقاتی در کشور، با جان آدمیزاد بازی میکند.
آقا جان
ما اعتقاد داریم که مسیر پیشرفت اجتماعی از میان مردم است نه از راه ملتمسینی که میان آمریکای ترامپ و آن پیرمرد پرحاشیه قبلی تفاوت قائل هستند، نتیجه مذاکره با آمریکا، عاقبت چشم آبی های اوکراین است که هم خاک کشورشان را دادند و هم منابع آن را. ماجرای اوکراین به حقیقت، شعار نه شرقی و نه غربی را معنا بخشید.
در چنین شرایطی دانشگاه به عنوان اَبَر حلقه میانی می تواند نقش آفرینی درستی در جهت پیشرفت اجتماعی داشته باشد منتها دانشگاه در 2 حوزه نیاز به تحول اساسی دارد.
1)بازسازی نقش دانشگاه در اجتماع
2) تحول در ساختار ها و فرایند های دانشگاه
ارزش و جایگاه اجتماعی دانشگاه در انظار عمومی نیاز به بازسازی دارد که در این زمینه صدا وسیما می تواند ایفاگر نقش جدی باشد.
مع الاسف در دوران کنونی، جای رسمیت بخشی به نخبگان حقیقی در حوزه های مختلف؛ افرادی پررو و همیشه طلب کار در حال الگوسازی برای دانشجویان هستند که همیشه از نام و نان ایران خورده اند اما در بزنگاه ها جز به ایران ستیزی دست به اقدامی نزده اند.
بخشی از مسئله نخبگان و مهاجرتشان به سبب کمبود امکانات نیست بلکه علت؛ عدم استفاده از ظرفیت و کسب احساس مفید بودن و اثرگذاری آنان در جامعه است.
آقاجان
دانشگاهی می تواند مبدا پیشرفت اجتماعی باشد که مستقل باشد، دانشگاه مسقل دانشگاهی است که با آمد و شد دولت ها بدنه مدیریتی آن تغییر نکند و انتصابات تخصصی و علمی در اولویت باشد نه انتصاب های سیاسی که در دولت چهاردهم بر خلاف شعار وفاق رئیس جمهور شدت گرفته است. آقایانِ دولتی این روزها، با لیست گستردهای از انتصابات مسئله دار؛ از فعالان فتنه گرفته تا افراد فاقد شانیت علمی؛ پیشرفت دانشگاه را قربانی منازعات سیاسی خود کردند.
دانشگاه مستقل دانشگاهی است که اساتید آن، صرفا کارمندانی با حقوق بالاتر نباشند. پشت درب بسته اتاق های خود ننشینند. کنار دانشجو و میان جامعه باشند. مسائل مردم را مسائل خود بدانند و برای حل آن شب از روز نشناسند.
یکی از دلایل اصلی ضعف دانشگاه انفعال شورای عالی انقلاب فرهنگی است.این شورا برای نقش آفرینی موثر نیاز به انقلابی تمام عیار درون خود دارد! که در نتیجه آن شورای عالی، فراتر از تغییر کاریکاتوری سرفصل های درسی، پیگیری مسائل بنیادین را رها نکند.
آقاجان
حوادث یکسال گذشته منطقه و حمایت جهانیان از مقاومت در قلب دانشگاه های آمریکا بار دیگر ثابت کرد گفتمان انقلاب اسلامی، از زنده ترین گفتمان های رهایی بخش دنیاست. اما مع الاسف دانشگاه، دِین خود را به این گفتمان ادا نکرده است. به نحوی که برخی اساتید متاثر از آموزشهای دست چندم غربی به جای تکیه بر خودباوری، نسخه خود تحقیری بر جوانان ایرانی تجویز میکنند. البته میدانیم که روشنفکران خود تحقیر امروزی در تاریخ، منفور آیندگان خواهند بود.
در برابر این انفعال امروز باید دانشگاه تحول آفرین پیشبرنده گفتمان انقلاب اسلامی باشد دانشگاه های ما عمیقا نیاز به تحولی از جنس انقلاب 57 دارند و ما امید داریم در سایه این تحول، دانشگاه پرچمدار عدالت و پیشرفت و زمینه ساز تمدن نوین اسلامی برای تحقق قیام جهانی حضرت حجت باشد.
والسلام علیکم و رحمت الله
انتهای پیام/